معبر:وبلاگ تخصصي دفاع مقدس
آخرين مطالب

پیکر شهید برونسی کشف شد

همه دوستان من

برگی از خاطرات یک شهید( روزه بی سحری )

باز دلم هوای شلمچه کرده است

لحظه شهادت دو بسیجی

اتفاقی در یک قدمی اسارت

شهادت از نگاه خبرنگاران جهان

خدا این بچه‌های نیم وجبی را شهید کند

روایتگری ارثیه ی مادر(س) است

چشمان بارانی جوانان در شلمچه

به همه بگو اینجا دهلاویه است!

وقتی مرتضی موجی شد!

آداب زیارت نور

اولین گزارش از سفر به مناطق جنگی(2)

اروند؛ جایی که دیوانه‌ام می‌کند

اولین سفرنامه مناطق جنگی

پندهای رهبر برای روایتگران نور

25 هزار زائر سرزمين‌هاي نور در دزفول اسكان مي‌يابند

آنجا که دلم جاماند...

در جمع زائران سرزمین نور ...

آرشيو مطالب

ارديبهشت 1390
فروردين 1390
اسفند 1389
بهمن 1389
دی 1389
آذر 1389
آبان 1389
مهر 1389

پيوندهاي روزانه

گوگل
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
مستر قلیون
آرشيو پيوندهاي روزانه

پيوندها

استخاره با قرآن کریم
خرید پستی
اس ام اس فلسفی عاشقانه
سمپادی ها
زن کاملا عريان در خيابانهاي اصفهان!!+عکس[7427] »عجب قليوني ميکشه اين دختره واي واي[2814] »اينم لحظه کشف حجاب در تيم ملي ايران +عکس[3555] »اين زن بخاطر بزرگي سينه اش اخراج شد!+عکس[3413] »آيا خواهر نيوشا ضيغمي رو ديديد؟[2823] »افزايش قد بصورت نامرعي و ارزان[349] »تصاوير ناياب دختران مانتو پوش در تهران[2595] »حرکت جالب دو دختر 17ساله خوشگل+عکس[2477] »مدرسه دخترانه يهوديان در تهران (عکس)+1391[4483] »لباس اين خانوم هر روز کوتاه تر مي شود ! / عکس[2621] »عشوه جنجالي شيوا بلوريان+عکس[5314] »تصوير يک خانم بي حجاب از صداوسيماي ايران[4375] »شوهر بي ريخت بهنوش بختياري+عکس[5467] »عکس همسر آرايش کرده قهرمان المپيک ايران[2426] »دختر ايراني موتورسوار با شلوار و لباس تنگ+عکس[2414] »تيم فوتبال دختران پرسپوليس قبل از انقلاب+عکس[1212] »عکس لخت شدن يک خانم در فرودگاه[2742] »عکس صحنه اي که سانسور شد![2206] »تصاوير ناياب دختران مانتو پوش در تهران[1864] »تصاوير خيلي ناجور از شناي مختلط در مازندران[2319] »خانمها اين عکس را نبينند[2033] »تفاوت حمام زنان و مردان / عکس[1433] »دختر هندي خوشگل در ايران غوقا کرد+ عکس زيبا[2637] »حرکت جالب دو دختر 17ساله خوشگل+عکس[1350] »ماجراي زن بهداد سليمي در المپيک لندن روشد+عکس[1855] »عکس سمر بازيگر زيباي عشق ممنوع با يک مرد ايراني[1701] »عکس ليلا بلوکات و خواهراش[605] »دختر جنجالي در مسجدالحرام + عکس[4007] »زايمان يک دختر در حمام+ عکس[4371] »با اين دختر ازدواج کنيد و جايزه بگيريد+عکس دختر[3567] »آدرس فيس بوک و تصوير الناز شاکردوست+عکس[3618] »ببين اين دختر خوشگله رو مي پسندي؟[5053] »ماجراي زن طلاق گرفته+عکس[2600] »زن کاملا عريان در خيابانهاي اصفهان!!+عکس[7427] »عجب قليوني ميکشه اين دختره واي واي[2814] »اينم لحظه کشف حجاب در تيم ملي ايران +عکس[3555] »اين زن بخاطر بزرگي سينه اش اخراج شد!+عکس[3413] »آيا خواهر نيوشا ضيغمي رو ديديد؟[2823] »افزايش قد بصورت نامرعي و ارزان[349] »تصاوير ناياب دختران مانتو پوش در تهران[2595] »حرکت جالب دو دختر 17ساله خوشگل+عکس[2477] »مدرسه دخترانه يهوديان در تهران (عکس)+1391[4483] »لباس اين خانوم هر روز کوتاه تر مي شود ! / عکس[2621] »عشوه جنجالي شيوا بلوريان+عکس[5314] »تصوير يک خانم بي حجاب از صداوسيماي ايران[4375] »شوهر بي ريخت بهنوش بختياري+عکس[5467] »عکس همسر آرايش کرده قهرمان المپيک ايران[2426] »دختر ايراني موتورسوار با شلوار و لباس تنگ+عکس[2414] »تيم فوتبال دختران پرسپوليس قبل از انقلاب+عکس[1212] »عکس لخت شدن يک خانم در فرودگاه[2742] »عکس صحنه اي که سانسور شد![2206] »تصاوير ناياب دختران مانتو پوش در تهران[1864] »تصاوير خيلي ناجور از شناي مختلط در مازندران[2319] »خانمها اين عکس را نبينند[2033] »تفاوت حمام زنان و مردان / عکس[1433] »دختر هندي خوشگل در ايران غوقا کرد+ عکس زيبا[2637] »حرکت جالب دو دختر 17ساله خوشگل+عکس[1350] »ماجراي زن بهداد سليمي در المپيک لندن روشد+عکس[1855] »عکس سمر بازيگر زيباي عشق ممنوع با يک مرد ايراني[1701] »عکس ليلا بلوکات و خواهراش[605عکس هاي دختر بازيگر در فيلم موهن توهين به حضرت محمد(ص آشنايي با نرم افزار هاي چت . ودوستيابي : آشنايي با نرم افزار هاي چت . ودوستيابي
music3nter
انتظارحاضر
زندگی زیباست...
Economic jihad
همت مضاعف پارسیان
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دفاع مقدس و آدرس mabar.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





مترجم وبلاگ معبر

پايگاههای دفاع مقدس

سایت جامع دفاع مقدسامتداددیار رنجپایداریپایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی مفقودین و شهدای گمنامپایگاه تخصصی ادبیات دفاع مقدسپایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادتپایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح‌های شیمیاییچهار دیپلماتلوگوی نشریه پلاک هشت

پايگاههاي جنگ نرم

تیم جنگ نرم ایرانیان

داداش من فرمانده‌‌ی لشکره ...

آتش عشق اگر در دل ما خانه نداشت
عمر بی حاصل ما این همه افسانه نداشت

فروردین 1364: اردوگاه آموزشی لشکر 27 – سد دز
شب در چادر نشسته بودیم تا غذا بخوریم، درست روبه‌‌روی تعقلی نشستم. هی به صورتش نگاه کردم که زیرچشمی نگاه کرد و مثلا می‌خواست بی‌محلی کند. غذا را که خوردیم، گفتم:

- راستی اسم شما چی بود؟
جوان خنده‌رویی که پهلویش نشسته بود و همیشه دهانش تا بناگوش باز بود، با صدایی کلفت گفت:
- این؟ این اسمش تققولیه. تققولی تققولی.
و با تاکید بر روی ق تکرار کرد. تعقلی نگاه تندی به او انداخت و گفت:
- گفتم که به‌تون ... اسمم تعقلی‌یه؛ محمدرضا تعقلی.
وقتی سیامک گفت که آن جوان خنده‌رو «سیدمحمد دستواره» برادر کوچک حاج رضا دستواره است، جاخوردم. جوان شاد و صاف‌دل و باحالی بود. اتفاقا از من خیلی خوشش آمده بود و هر گاه به چشمانم نگاه می‌کرد، همین‌طور الکی می‌خندید. خنده‌ی قشنگش، مرا هم به خنده‌ وامی‌داشت.
محمد که اخلاق و رفتارش نشان از صداقت و سادگی‌اش داشت، موقع غذا درست روبه‌‌روی من می‌نشست و سعی می‌کرد با جملات خنده‌دار، زودتر با هم خودمانی شویم.

        شهید سیدمحمد دستواره

شهید سیدمحمد دستواره - فروردین ۱۳۶۴ اردوگاه آموزشی سد دز

یکی از روزها بعد از ناهار، وقتی به پتوهای تلنبار شده در چادر لم داده بودیم و چای می‌خوردیم، سیامک گفت:
- حاج امینی وقتی فهمید محمد آقا داداش حاج رضا دستواره ست، اون رو گذاشت آرپی‌جی‌زن. یه روز که رفته بودیم میدون تیر، محمد که تا اون روز اصلا قبضه‌ی آرپی‌جی رو هم ندیده بود، برای این که کم نیاره، موشک رو گذاشت و جات خالی، شلیک کرد. زدن موشک همان و غش کردن محمد آقا هم همان. هیچی دیگه، آقا رو بردند بهداری.
خود محمد زد زیر خنده و گفت:
- خب پس چی؟ می‌خواستی بگن داداش فرمانده لشکر بلد نیست آرپی‌جی بزنه؟
سیامک گفت:
- اتفاقا چند روز پیش حاج رضا اومده بود این‌جا. محمد قایم شد که نبیندش. وقتی حاج امینی گفت که داداشت رو گذاشتیم آرپی‌جی‌زن، حاج رضا جاخورد و گفت:
- واسه چی این کار رو کردید؟
که محمد رو گذاشتند تیرانداز عادی.

آن‌طور که بچه‌ها تعریف می‌کردند، سیدمحمد که بچه‌ی محله‌ی "علی‌آباد" بود - یکی از جنوبی‌ترین محله‌های تهران- خیلی ادعای لاتی داشت. همیشه یک چاقوی ضامن‌دار در جیبش داشت و تا با کسی بحثش می‌شد، سریع آن را می‌کشید و با همان سادگی‌اش می‌گفت:
- می‌دونی من کی‌ام؟ داداش من فرمانده لشکره. من داداش حاج رضا دستواره‌ام.
فقط کافی بود طرف مقابل بگوید:
- خب پس می‌رم پهلوی داداشت شکایت می‌کنم که چرا داداشش توی جبهه چاقو می‌کشه.
آن وقت بود که محمد چاقو را در جیب می‌گذاشت و به التماس می‌افتاد که چیزی به برادرش نگویند.

شهید دستواره

دونفر نشسته: شهیدان محمودرضا استادنظری و سیدحسین دستواره



معبر

ادامه مطلب
علي سعادت | 19:30 - 13 آبان 1389برچسب:داداش من فرمانده‌‌ی لشکره ,
+ |
بسيج: ترجمان آرمان‌هاي دفاعي امام خميني (ره) در پاسداشت امنيت ملي

مقدمه
    يكي از حياتي‌ترين اهداف و منافع يك كشور، تأمين و حفظ امنيت ملي است. تحقق اين مهم در گرو شرايطي است كه دولت و بويژه ملت بخصوص، از توانايي‌هايي بهره‌مند باشند كه بتوانند با هرگونه تهديد يا اقدام عليه منافع و ارزش‌هاي مادي و معنوي خود كه آنها را حياتي مي‌دانند، مقابله نمايند در مفهوم سنتي و سخت‌افزار امنيت، دولت‌ها مي‌كوشند تا از طريق تقويت هرچه بيشتر بنيه نظامي خود، از ميزان آسيب‌پذيري و تهديدات بكاهند. در اين راستا، سعي دولت به عنوان متولي رسمي امنيت جامعه برآن است كه با جذب سرمايه‌هاي داخلي و جلب همكاري طبقات و اقشار خاص از طريق بالابردن سطح آموزش‌ها و ارتقاي كيفيت ادوات جنگي، نيروهاي ويژه تأمين كننده امنيت را در برابر تجاوزات و توطئه‌هاي احتمالي مجهز كرده و آماده دفاع نمايند. در اين نگرش، مقوله تأمين و تضمين امنيت جامعه به صورت يك وظيفه برعهده نيروهاي مسلح اعم از ارتش و ساير نيروهاي امنيتي گذارده مي‌شود و روابط دولت با مردم نيز در حد ارتباط با قشر يا اقشار خاص و نه همه آحاد ملت، خلاصه و محدود مي‌گردد.
    روند مذكور تا پيش از وقوع انقلاب اسلامي، در ايران نيز رايج و متداول بود. اما رخداد انقلاب با مشاركت گسترده مردم، رويه تكيه دولت به طبقات خاص كه عمدتاً به دليل تأمين منافع خود، اتكاي دولت به خويش را تحمل مي‌كردند، دگرگون ساخت و تكيه نظام پيش از آن كه بر طبقه خاصي باشد، بر عموم ملت قرار گرفت و بدين گونه مخروط واژگونه قدرت در دوران حكومت شاهنشاهي، حالت طبيعي خود را بازيافت و بر قاعده وسيع و با ثبات خود يعني حمايت مردم قرار گرفت و بدين گونه از آسيب‌پذيري و تزلزلي كه در حالت غيرطبيعي خود با آن مواجه بود، رها گشت.
    بدين ترتيب، در جمهوري اسلامي ايران، حفظ نظام سياسي، حفظ و گسترش اسلام ناب، حفظ تماميت ارضي و تأمين منافع و نيازهاي حياتي اقتصادي جزو مهم‌ترين اهداف و ارزش‌هايي قلمداد شد كه تهديد عليه آنها، تهديد عليه امنيت ملي به حساب مي‌آمد. در اين بين، بسيج كه نيروي متشكل از قواي داوطلب و مردمي بود، با داشتن توانايي‌هاي فرهنگي و اجتماعي و گستردگي رده‌هاي تحت پوشش و بخصوص انعطاف‌پذيري و سرعت عمل ناشي از تركيب غالباً جوان آن، ضمن اينكه هزينه‌اي اندك صرف مي‌كرد و در شرايطي كه جمهوري اسلامي با محدوديت‌هايي براي افزايش سطح بازدارندگي و توانايي ملي در ابزارهاي متعارف قدرت ملي با انواع تهديدات مواجه بود، نقش حياتي در تأمين و حفظ امنيت ملي در جمهوري اسلامي ايفا نمود.
    و بدين گونه در نظام انقلابي ايران، حضور و مشاركت گسترده مردم و بويژه جوانان، محدوده تنگ امنيتي را تحت تأثير خود قرار داد و آن را از حالت انحصار به نيروهاي رسمي خارج ساخت و به يُمن احساس مسؤوليت همگاني، مقوله امنيت ملي در چارچوب دفاع از انقلاب و آرمان‌هاي بلند آن جنبه عمومي به خود گرفت.

 

معبر
ادامه مطلب
علي سعادت | 18:39 - 13 آبان 1389برچسب:بسيج ترجمان آرمان‌هاي دفاعي ,
+ |
زنده بودن نام نيک شهيد (حيات مجازی)

حيات مجازی
حيات و زندگي شهيد و جاودانگي او پس از شهادت به دلايل متقن مورد پذيرش و قبول انديشمندان مسلمان قرار گرفته است ولي در نوع اين زندگي وحدت نظر وجود ندارد و ديدگاه ها و نظرات مختلفي در کيفيت زندگي شهيد پس از شهادت ابراز شده است.
برخي از مفسران و صاحب نظران گفته اند: منظور از زندگي پس از شهادت اين است که نام شهيد زنده مي ماند و در اثر مرور زمان ذکر جميلش کهنه نمي شود .اين گروه حيات شهيد پس از شهادت را حيات مجازی دانسته اند يعني پس از مرگ نام نيک آنان باقي مي ماند و مردم از آنان به نيکي ياد مي کنند.   

دلايل ردّ اين نظريه
اين ديدگاه مورد انکار برخي از مفسران از جمله مرحوم علامه طباطبايي قرار گرفته است .ايشان در ردّ اين نظريه چند دليل ارائه مي کند:

1. خرافي بودن
اول اينکه نوعي حيات گول زننده و نوعي توهم است که بدون شهادت هم دست يافتني است و با حق گويي خداوند در تضاد و تعارض مي باشد اگر شنيده شده که ابراهيم عليه السلام از خدا درخواست کرد :«واجعل لي لسان صدق في الاخرين» منظورش ذکر خير آيندگان نبود بلکه منظورش اين بود که دعوت حقه اش در انسانهای آينده نيز باقي باشد و لسان صادقش همواره گويا بماند ؛نه اينکه بعد از او ذکر خيرش را بگويند و بس.

اين سخن دل خوش کننده و باطل و وهم کاذب ،با منطق مردمي مادی و طبيعي مسلک ،جور در مي آيد ،برای اينکه تقدس را هم مادی مي داند و معتقداند وقتي  انسان مرد بکلي باطل و نابود مي شود و اعتقادی به زندگي آخرت ندارند.

از سوی ديگر اينان احساس کردند که انسان بالفطره احتياج دارد به اينکه در راه امور مهمه قائل به بقاء نفوس و تأثرش به سعادت و شقاوت بعد از مردن ،بوده باشد ،چون رسيدن و ارتقاء به هدفهای بلند ،فداکاری و قرباني شدن لازم دارد،مخصوصاً هدف های بسيار مهم که بخاطر آن بايد اقوامي کشته شوند تا اقوامي ديگر زنده بمانند .و اگر بنا باشد هر کس بميرد نابود شود،ديگر چه کسي خود را فدای ديگران مي کندو چه داعي دارد کسي که معتقد به مرگ و فوت است ،ذات خود را باطل کند تا ذات ديگران باقي بماند ،نفس خود را از زندگي محروم کند تا تا ديگرا نزنده بمانند .لذايذ مادی را که مي توان از راه جور و ستم و زندگي جابرانه بدست آورد از دست بدهد ،تا ديگرا ن با داشتن محيطي عادلانه از آن لذائذ بهرمند شوند ؟ هيچ کسي چيزی را نمي دهد ،مگر اينکه چيز ديگری را بگيرد ،و اما دادن و نگرفتن و صرف نظر کردن بدون گرفتن ،کار عاقلانه ای نيست .هيچ عاقلي نيست که بميرد برای زندگي ديگران محروميت بکشد بخاطر بهرمندی ديگران.
فطرت انسان هرگز چنين معامله بي سودی را نمي پذيرد ،جوامع و افراد طبيعي مسلک و مادی ،اين فطرت را ندارد وچون اين معنا را نمي فهمند ،لذا مجبور شده اند برای دلخوشي خود اوهام و خرافاتي کاذب ـکه جز در عرصه خيال و وهم ،موطن ديگری ندارد ـ درست کنند .مثلاً مي گويند :آزاد مرداني که از قيد اوهام و خرافات رهيده اند،بايد خود را برای وطن و هر چيزی که مايه شرف آدمي است فدا کند تا به زندگي دائم برسند ، به اين معنا که دائماً ذکر خيرش در صفحه روزگار باقي بماند و برای رسيدن به منظور مقدس ،از پاره ای لذايذ خود اجتماع صرف نظر کند تا ديگران از آن بهره مند شوند و در نتيجه امر اجتماع و تمدن استقامت بپذيرد و عدالت اجتماعي برقرار گردد و آن که جان خود را دراين راه داده به حيات شرف و علاء برسد.
کسي نيست از ايشان بپرسد : وقتي شخص فداکار کشته شد و ترکيب مادی بدنش از هم پاشيد و جميع خواص زندگي  را که از جمله حيات و شعور است از دست داد ،ديگر چه کسي هست که از زندگي شرف و علاء برخوردار و چه کسي هست که اين نام نيک را بشنود و از شنيدنش لذت ببرد ؟ و آيا اين حرف از خرافات نيست ؟


معبر
ادامه مطلب
علي سعادت | 18:17 - 13 آبان 1389برچسب:زنده بودن نام نيک شهيد حيات مجازی,
+ |
وصيت نامه شهيد جهان آرا

وصيت نامه شهيد جهان آرا

وصيت نامه شهيد جهان آرا
تو را شکرکه شربت شهادت اين يگانه راه رسيدن به خودت را به من بنده فقير و حقير و گناهکارخود ارزاني داشتي تو را شکر که اين تنها نعمت خدا پسنده خودت را بر اين انسان ذليل عطا فرمودي و من تنها راه سعادت خويش را شهادت در راهت يافتم و چه زيباست که من با زمان کوچکترين وسيله خود اعلاترين و ارزشمندترين ارزشها را گرفتم،و اين نيست مگر لطف و عنايت پروردگارنسبت به بنده اش.
خداوندا مرا ازاين همه لطف و عنايت دورمگردان و شهادت را نصيبم کن.
من براي کسي وصيتي ندارم ولي يک مشت درد و رنج دارم که براين صفحه کاغذ مي خواهم همچون تيغي و يا تيري برقلب سياه دلاني که اين آزادي را حس نکرده اند بر سر اموال اين دنيا ملت را،امتي را و جهاني را به نيستي و نابودي مي کشانند،فرود آورم.خداوندا تو خود شاهد بودي که من تعهد اين آزادي را با گذران تمام وقت هستي خويش ارج نهادم و با تمام دردها و رنجهائي که بعد ازانقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکيبايي کردم ولي اين را مي دانم که اين سران تازه به دوران رسيده نعمت آزادي را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند يا در گوشه هاي درياهاي پاريس و لندن و هامبورگ بوده اند و يا در.....
و تو اي امام،اي که به اندازه تمامي قرنها سختيها و رنج کشيدي از دست اين نابخردان خرد همه هيچ دان!لحظه لحظه اين زندگي برتو همچون نوح،موسي و عيسي و محمد(ص)گذشت.
ولي تو اي امام و اي عصاره تاريخ بدان که با حرکتت،حرکت اسلام را در تاريخ جديد شروع کردي و آزادي مستضعفان جهان را تضمين کردي.ولي اي امام کيست که اين همه رنجها و دردهاي تو را درک کند و کيست که دريابد که لحظه اي کوتاهي ازاين حرکت به هرعنوان خيانتي به تاريخ انسانيت و کليه انسانهاي حاضر و آينده تاريخ مي باشد.
اي امام درد تو را،رنج تو را مي دانم چه کساني با جان مي خرند.جوان با ايمان،که هستي و زندگي تازه خويش را در راه به هدف رسيدن حکومت عدل اسلامي فدا مي کند بله اي امام درد تو را جوانان درک مي کنند اينان که ازمال دنيا فقط و فقط رهبري تو را دارند،و جان خويش را براي هدفت که اسلام است فدا مي کنند و بدان اي امام تا لحظه اي که خون در رگ ما جوانان پاک اسلام وجود دارد. لحظه اي نمي گذاريم که خط پيامبرگونه تو که بخط انبياءو تاريخ وصل است به انحراف کشيده شود.ولي اي امام من به عنوان کسي که شايد کربلاي حسين را در کربلاي خرمشهر ديده ام سخني با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن خون جوانان خرمشهر برمي خيزد و آن اينست.اي امام از روزيکه جنگ آغاز شد تا لحظه اي که خرمشهرسقوط کرد من يک ماه به طور مداوم کربلا را مي ديدم هر روز که حمله دشمن بر برادران سخت مي شد و فرياد آنها بي سيم را از کار مي انداخت و هيچ راه نجاتي نبود به اتاق خود مي رفتم گريه را آغاز مي کردم و فرياد مي زدم:«اي رب العالمين بر ما مپسند ذلت و خواري را»
منبع:ماهنامه قرآني راه قرآن،شماره 24.


معبر
علي سعادت | 18:20 - 13 آبان 1389برچسب:وصيت نامه شهيد جهان آرا ,
+ |
دارویی برای مادر

یكى از سربازهایى كه در تفحص كار مى كرد، آمد پهلویم و با حالت ناراحتى گفت: «مادرم مریض است...» گفتم: «خب برو مرخصى ان شاء الله كه زودتر خوب مى شود. برو كه ببریش دیكتر و درمان...». گفت: «نه! به این حرف ها نیست. مى دونم چطور درمانش كنم و چه دوایى دارد!»

آن روز شهدایى پیدا كردیم كه قمقمه اش پر بود از آبى زلال و گوارا. با اینكه بیش از ده سال از شهادت او گذشته بود، قمقمه همچنان آبى شفاف و خوش طعم داشت. ده سال پیش در فكه، زیر خروارها خاك، و حالا كجا. بچه ها هر كدام جرعه اى از آب به نیت تبرّك و تیمّن خوردند و صلوات فرستادند.

آن سرباز، رفت به مرخصى و چند روز بعد شادمان برگشت. از چهره اش فهمیدم كه باید حال مادرش خوب شده باشد. گفتم: «الحمدلله مثل اینكه حال مادرت خوب شده و دوا و درمان موثر واقع شده...». جا خورد. نگاهى انداخت و گفت: «نه آقا سید. دوا و درمان موثر نبود. راه اصلى اش را پیدا كردم.» تعجب كردم. نكند اتفاقى افتاده باشد. گفتم: «پس چى؟» گفت:

- چند جرعه از آب قمقمه آن شهید كه چند روز پیش پیدا كردیم بردم تهران و دادم مادرم خورد، به امید خدا خیلى زود حالش خوب شد. اصلا نیتم این بود كه براى شفاى او جرعه اى از آب فكه ببرم..

معبر
علي سعادت | 23:42 - 12 آبان 1389برچسب:دارو مادر تفحص,
+ |
ماجرایی خواندنی از پیدا شدن یك شهید

اوایل سال 72 بود و گرماى فكه.
در منطقه عملیاتى والفجر مقدماتى، بین كانال اول و دوم، مشغول كار بودیم.

چند روزى مى شد كه شهید پیدا نكرده بودیم. هر روز صبح زیارت عاشورا مى خواندیم و كار را شروع مى كردیم. گره و مشكل كار را در خود مى جستیم. مطمئن بودیم در توسلهایمان اشكالى وجود دارد.

آن روز صبح، كسى كه زیارت عاشورا مى خواند، توسلى پیدا كرد به امام رضا(ع). شروع كرد به ذكر مصائب امام هشتم و كرامات او. مى خواند و همه زار زار گریه مى كردیم. در میان مداحى، از امام رضا طلب كرد كه دست ما را خالى برنگرداند، ما كه در این دنیا هم خواسته و خواهشمان فقط باز گردان این شهدا به آغوش خانواده هایشان است و...

هنگام غروب بود و دم تعطیل كردن كار و برگشتن به مقر. دیگر داشتیم ناامید مى شدیم. خورشید مى رفت تا پشت تپه ماهورهاى روبه رو پنهان شود. آخرین بیل ها كه در زمین فرو رفت، تكه اى لباس توجهمان را جلب كرد. همه سراسیمه خود را به آنجا رساندند. با احترام و قداست، شهید را از خاك در آوردیم. روزى اى بود كه آن روز نصیبمان شده بود. شهیدى آرام خفته به خاك. یكى از جیب هاى پیراهن نظامى اش را كه باز كردیم تا كارت شناسایى و مداركش را خارج كنیم، در كمال حیرت و ناباورى، دیدیم كه یك آینه كوچك، كه پشت آن تصویرى نقاشى از تمثال امام رضا(ع) نقش بسته، به چشم مى خورد. از آن آینه هایى كه در مشهد، اطراف ضریح مطهر مى فروشند. گریه مان درآمد. همه اشك مى ریختند. جالب تر و سوزناكتر از همه زمانى بود كه از روى كارت شناسایى اش فهمیدیم نامش «سید رضا» است. شور و حال عجیبى بر بچه ها حكمفرما شد. ذكر صلوات و جارى اشك، كمترین چیزى بود.

شهید را كه به شهرستان ورامین بردند، بچه ها رفتند پهلوى مادرش تا سرّ این مسئله را دریابند. مادر بدون اینكه اطلاعى از این امر داشته باشد، گفت:

«پسر من علاقه و ارادت خاصى به حضرت امام رضا(ع) داشت...».

از خاطرات برادران تفحص


معبر
علي سعادت | 23:42 - 12 آبان 1389برچسب:پیدا شدن یك شهید فکه,
+ |
دبيرخانه شعر و خاطره دفاع مقدس در استان البرز دائمی می‌شود

با توجه به اهميت جمع‌آوری آثار ادبی علاقه‌مندان در حوزه شعر و خاطره با موضوع دفاع مقدس اين دبيرخانه به صورت مستمر در طول سال به جمع‌آوری و كارشناسی آثار پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، معاون ادبيات اداره‌كل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان البرز با بيان اين مطلب افزود: نظر به اهميت جمع‌آوری آثار ادبی علاقه‌مندان در حوزه شعر و خاطره با موضوع دفاع مقدس دبيرخانه فوق به صورت مستمر در طول سال به جمع‌آوری و كارشناسی آثار پرداخته و نسبت به برگزاری نشست‌های ادبی تخصصی به صورت فصلی و معرفی برگزيدگان اقدام خواهد كرد.

 

سرهنگ پاسدار «غلامحسين رنجكش» معاون ادبيات اداره‌كل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان البرز در ادامه با گراميداشت ياد و خاطره هشتم آبان سالروز شهادت شهيد محمد حسين فهميده گفت: كليه آثار دريافتی در پايان هر دوره يك‌ساله و در جشنواره‌های استانی و كشوری شعر و خاطره شركت داده می‌شوند.

 

وی از همه مردم و رزمندگان استان البرز در خواست كرد تا ضمن ارسال خاطرات دوران دفاع مقدس به دبيرخانه دائمی خاطره دفاع مقدس اداره‌كل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان البرز واقع در كرج، 45 متری گلشهر، بلوار هوشيار، سهم ارزنده‌ای در ثبت تاريخ ادبی دوران دفاع مقدس داشته باشند.


معبر
علي سعادت | 23:42 - 12 آبان 1389برچسب: شعر خاطره دفاع مقدس استان البرز ,
+ |
خاطره ای از بر وبچه های تفحص

ساعت حدود ده صبح بود. بچه ها هنوز نیامده بودند پاى كار. من و یكى از بچه ها كه راننده بیل مكانیكى بود، شب در همان نزدیك ارتفاع 143 فكه، كنار دستگاه خوابیده بودیم. از صبح شروع كردیم به كار و منتظر آمدن بچه ها نشدیم. هرچه زمین را با بیل مكانیكى زیرورو مى كردیم، خبرى نمى شد. راننده هم خسته شد. خسته و كلافه. تابستان بود و هوا گرم. مقدار آبى را كه براى خوردن با خودمان آورده بودیم، داخل كلمن، گرم شده بود. تا آن روز حرف بچه ها این بود كه در این اطراف شهید پیدا نمى شود و بهتر است وسایل را جمع كنیم و برویم به ارتفاع 146. اینجا دیگر هیچى ندارد. بچه ها كم كم آمدند.

دو ساعت و نیم مى شد كه دستگاه روى یك منطقه كار مى كرد. گیر كرده بود. نه مى توانست زیر پاى خودش را محكم كند و بیاید جلو، و نه مى توانست بیل بزند و زمین را بكند. رو به راننده گفتم: «بیا پایین و دستگاه را بگذار تا نیم ساعتى در جا كار كند، بعد آن را مى بریم روى ارتفاع 146».

آمد پایین. رفتیم در سایه دستگاه نشستیم تا استراحت كنیم. همانجا دراز كشیدم و كلاه حصیرى اى را كه داشتم، روى صورتم كشیدم تا چُرتى بزنم. یكى از سربازها گفت:

- برادر شاد كام... این پرنده را نگاه كن، اینجا روى دستگاه نشسته...

و اشاره كرد به پرنده اى كه روى پاكت بیل نشسته بود. نگاه كه انداختم، با تعجب دیدم پرنده مورد نظر «كفتر» است. كفترى سفید. او هم در كمال تعجب گفت كه اینجاها كفتر پیدا نمى شود. و این نشان مى داد كه به قول بچه ها توى كار كفتر و كفتر بازى خیلى خبره است. خندیدم. ولى او گفت: «برادر شادكام اینجا دو نوع پرنده بیشتر نداره. یكى سبزه قبا، یكى هم گنجشك هاى سیاه و سفید. این اینجا چكار مى كند؟».

راست هم مى گفت، واقعاً غیر طبیعى بود. بلند شدم و نگاهم را به كبوتر دوختم. مانده بودم كه این حیوان چگونه توى این هواى گرم مى تواند زنده بماند. چه جورى آمده اینجا. كمى پرید و مجدداً اطراف پاكت بیل نشست. دور آن مى چرخید و مدام بر روى زمین نوك مى زد و بغ بغو مى كرد. حركات عجیبى از خودش نشان مى داد و سر و صدا مى كرد; به طورى كه انسان حالت تشویش و اضطراب را در آن پرنده حس مى كرد.

در افكار خودم غوطه ور بودم كه یكى از بچه ها گفت: «نكنه تشنه شده؟». راست مى گفت. درِ كلمن را از آب پر كردم و بردم گذاشتم جلویش. كمى پرید. بغ بغویى كرد و آمد دور ما. شروع كرد به چرخیدن بالاى سرمان. بعد روى زمین قدم مى زد. اصلا از وجود ما نمى ترسید. مجدداً پرید روى دستگاه و شروع كرد به بى تابى كردن. در همین احوال بود كه براى خود من سوال پیش آمد كه این حیوان چرا این جورى مى كند. اصلا فلسفه وجودى این احیوان در اینجا چیست؟ اینجا چكار دارد؟ آن هم با یك همچنین حالت اضطراب و بى تابى كه از خودش نشان مى دهد و از ما نمى ترسید.

یكى از بچه ها هوس كرد كه آن را بگیرد. گفتم گناه دارد. اذیتش نكنیم، مى ترسد. یكى از بچه ها گفت:

- راستى، نكنه اینجا شهید باشد و اون مى خواد بما نشونش بده...

با این حرف، جا خوردم. یك لحظه خوابى را كه قبلا دیده بودم كه محل شهیدى را پیدا كردم و خواب هایى دیگر كه بچه ها دیده بودند، جلوى نظرم آمد. همه اینها نشانه هایى با خود داشتند. گفتم نكند واقعاً دارد یك چیزى را نشانمان مى دهد. سریع بلند شدم و رفتم طرف بیل. با بلند شدن من، پرنده از روى بیل برخاست و پرواز كرد و رفت. رفت و ناپدید شد. با خود گفتم شاید برود بیست سى متر آن طرف تر بنشیند، ولى خبرى نشد. چند دقیقه اى نگاه همه مان به او بود كه رفت در افق و دیگر دیده نشد.

جوان سرباز گفت: «برادر شادكام مى خواهم اینجا را بكنم. اینجا حتماً باید چیزى باشد» و برخاست. او كه نامش «بهزاد گیجلو» بود، نشست پشت دستگاه و شروع كرد به بیل زدن. بیل اول نه، بیل دوم را كه زد، دیدم یك چفیه مشكى خاكى زد بیرون. فریاد زدم كه دست نگاه دارد. چفیه را از خاك در آوردم و تكان دادم. یك كلاه آهنى هم بغلش بود. آرام، با دست خاك هاى اطرافش را خالى كردیم و دیدیم كه یك شهید خفته است.

نكته بسیار جالب در وجود این شهید، موهاى زیبایش بود، خیلى زیبا و قشنگ انگار كه تازه شانه كرده باشند. و این در حالى بود كه سرش اسكلت شده بود فرقى كه روى موهاى سرش باز كرده بود، به همان حالت باقى بود. موهایش قشنگ شانه خورده بود. موهاى مشكى و لختى داشت. روى پیشانى بند سرخى كه بسته بود، مقدارى از موهایش آویزان مانده بود. چهره اش به نظرم خیلى زیبا آمد.

آقا سید میرطاهرى و بچه ها بعداً اسمش را در آوردند و به خانواده اش هم گفتند كه چگونه او را پیدا كرده اند. متأسفانه من نامش را به خاطر ندارم.

پیدا شدن این شهید، باعث شد كه ما به ذهنمان برسد كانالى را كه آن شهید اولش افتاده بود، بیل بزنیم و زدیم; ده پانزده متر كه كندیم، چیزى پیدا نشد. دیگر داشتیم ناامید مى شدیم. یك مقدار وسایل و تجهیزات پیدا كردیم ولى شهید نبود. امتداد كانال مى رسید به ارتفاع 146. تا آنجا را كندیم. در همان امتداد بود كه رسیدیم به سنگر فرماندهى نیروهاى عراق و تعدادى شهید یافتیم. مى توانم بگویم با یافتن آن شهید، ما توفیق یافتیم كه حدود یكصد شهید آنجا بیابیم و به آغوش خانواده ها باز گردانیم.

منبع: کتاب تفحص

معبر
علي سعادت | 23:42 - 12 آبان 1389برچسب:بچه های تفحص شهید,
+ |
ترجمه آثار ادبی دفاع مقدس به زبان‌های زنده دنيا

اداره‌كل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان البرز‌، با تشكيل گروه مترجمان‌‌، آثار ادبی حوزه جنگ را به زبان‌های انگليسی‌، عربی ترجمه خواهد كرد.

به گزارش  خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، سرهنگ پاسدار «غلامحسين رنجكش» معاون ادبيات اداره‌كل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان البرز با بيان اهميت معرفی دفاع مظلومانه مردم ايران اسلامی طی هشت سال دفاع مقدس به مردم جهان افزود: شناخت و درك مردم جهان از دفاع مقدس و ايثارگری‌ها و رشادت‌های مظلومانه رزمندگان به واسطه تبليغات ضد ايرانی و حجم وسيع اخبار مغرضانه رسانه‌های بيگانه بسيار محدود است و در برخی از كشور‌ها نيز ايرانيان به عنوان افرادی جنگ‌طلب معرفی شده‌اند.

 

وی اظهار كرد: با راه‌اندازی گروه متر‌جمان و با ترجمه كتاب‌های داستان، رمان‌، خاطره و شعر در حوزه ادبيات پايداری و مقاومت برآنيم تا با معرفی جانفشانی‌ها و مظلوميت‌های رزمندگان اسلام در دوران دفاع مقدس به شكل غير مستقيم فرهنگ تجاوزكارانه و سلطه‌جويانه استكبار جهانی را معرفی كنيم.

 

معاون ادبيات اداره‌كل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان البرز همچنين با اعلام شماره 4605700 - 0261 از كليه مترجمانی كه به زبان‌های روسی‌، چينی و عربی تسلط كافی داشته و آمادگی همكاری در حوزه ترجمه كتاب‌های دفاع مقدس را دارند، دعوت به همكاری كرد.


معبر
علي سعادت | 23:42 - 12 آبان 1389برچسب:آثار ادبی دفاع مقدس زبان‌ زنده دنيا ترجمه ,
+ |
همزمان با سيزدهمين جايزه دوسالانه كتاب دفاع مقدس

ناشر نمونه كتاب‌هاي دفاع مقدس معرفي مي‌شود

alt
بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس در نظر دارد هم زمان با برپايي سيزدهمين جايزه دوسالانه كتاب دفاع مقدس، از بهترين ناشران كتاب‌هاي دفاع مقدس با عنوان «ناشر نمونه» تقدير كند.

 

 

به گزارش سايت ساجد به نقل از ستاد خبري سيزدهمين جايزه دوسالانه كتاب دفاع مقدس، در اين دوره از جايزه و در كنار تقدير از برگزيدكان بهترين كتاب‌هاي دفاع مقدس در موضوعات مختلف، بهترين ناشران نمونه تهراني و شهرستاني نيز معرفي مي‌شوند.
اين انتخاب در صورت احراز امتيازات لازم و طبق ملاك‌هاي از پيش تعيين شده انجام مي‌شود.
در اين دوره از جايزه آثار منتشر شده در سال‌هاي 1387 و 1388 در 16 گروه «ادبيات داستاني»، «پژوهش ادبي»، «پژوهش نظامي»، «پژوهش فرهنگي»، «ترجمه»، «جُنگ»، «خاطره»، «داستان كودك و نوجوان»، «زندگينامه داستاني»، «زندگينامه و وصيتنامه»، «شعر»، «شعر كودك و نوجوان»، «نثر ادبي»، «نقاشي و گرافيك»، «نمايشنامه» و «ناشر نمونه» مورد بررسي قرار مي‌گيرند.
برگزيدگان سيزدهمين دوره جايزه دوسالانه كتاب دفاع مقدس، هم‌زمان با برگزاري مراسم هجدهمين دوره از هفته كتاب جمهوري اسلامي ايران معرفي مي‌شوند.
تعداد850 عنوان كتاب به دبيرخانه اين دوره از جايزه ارسال شده است كه با ميانگين 425 عنوان كتاب براي هر سال نسبت به دوره پيشين، از لحاظ كمي افزايش داشته‌ايم.
اسامي ناشران نمونه دفاع مقدس همزمان با سيزدهمين جايزه دوسالانه كتاب دفاع مقدس اعلام مي‌شود.

معبر
علي سعادت | 23:42 - 12 آبان 1389برچسب:ناشر نمونه كتاب‌هاي دفاع مقدس,
+ |
اون شب که "لورل" و "هاردی" جاموندن ...

خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است
کارم از گریه گذشته است دگر می خندم

 

خوش به حالتون که هنوز نعمت اشک رو ازتون نگرفتن.

 

میدونی روز عاشورا یا شب 21 ماه رمضون، ده دقیقه بیشتر نتونی گریه کنی یعنی چی؟

 

می دونی بعد قرنی، بری سر قبر رفیقات و اون جا چندتایی رو که تازه سوختن و رفتن پیدا کنی ولی نتونی گریه کنی یعنی چی؟

بعضیا فکر می کنن اشک به مشک بنده.
بعضیا فکر می کنن ما، کار روز و شبمون گریه است!
کاشکی بود!
نه داداش.
میدونی وقتی توی اینترنت، خبر مرگ رفیقاتو ببینی، ولی حتی دریغ از یه بغض ساده گلوگیر، یعنی چی؟
آره حتما میگین:
"خب بی وجدان این قدر گناه نکن که دلت مثل سنگ بشه."
هم راست میگین هم نه.
آخه منم آدمم.
مثل خود شما.
منم دل دارم.
غرور دارم.
شهوت دارم.
ترس دارم.
شجاعت دارم.
هوس دارم.
...
آره راست میگین. با همه اینا ادعام میشه که با شما فرق دارم.
به خدا با شما فرق دارم.
خیلی هم فرق دارم.
هر وقت گناه می کنم، حالم از خودم به هم می خوره.
هر وقت توی محل، روی دیوار نقاشی رفیقای شهیدم رو که ده بیست سال پیش خودم کشیدم می بینم، به حال امروز خودم تاسف می خورم.
حالا که کار به این جا رسید، شما رو به خدا اصلا چهره سیاه من رو تصور نکنین و شخصیت ... م رو در نظر نگیرین.
میگین داره ریا می کنه، بذار ریا بشه.
ما که راحت جلوی همدیگه هر گناهی رو مرتکب میشیم و ادای هر معصیتی رو در میاریم، خب بذار برای یه بارم شده ادای آدم خوبارو دربیاریم.
بذارین یه خواب قشنگ رو که یکی دو سال پیش دیدم براتون تعریف کنم. فقط خدا وکیلی اونایی که شمارم رو دارن زنگ نزنن مسخرم کنن. حالم خیلی خرابه و کاملا توی لکم. حوصله هیشکی رو ندارم. خدایی نکرده چیزی از دهنم می پره و ... اون وقت منو ببرین باقالی جمع کنین!
***
چند وقتی می شد که بدجوری آسمون دلم بارونی شده بود، عقده ها می زدن بر دلم. هر خاطره ای می شنیدم بغضم می گرفت. دلم می خواست خودم رو سر یکی خراب کنم. ولی کسی رو پیدا نمی کردم که آوار به این عظیمی رو تحمل کنه!
یه شب که با همین حال و هوا خوابیدم، توی عالم خواب، شهید عزیز "کرمعلی" رو دیدم.
اسم کوچیکش رو یادم نیست.
یه پسر توپول بود مثل خودم!
خب آدمای توپول هم خودتون که خوب می دونین، همواره خندون هستن و خوش برخورد و شاد!
کرمعلی هم همیشه خنده روی لباش بود. حتی اگه باهاش جر و بحث می کردی، باز با خنده جوابت رو می داد.
چهره ای سبزه، ریشای نو دراومده خوشگل، یه عینک مشکی روی چشماش.
خیلی ازش خوشم می اومد.
همیشه بهش می گفتم:
- اسمت خیلی قشنگه: کرمعلی. هر وقت اسمت میاد آدم یاد لطف و کرم مولا علی می افته.
کرمعلی یه رفیق باحال مثل خودش داشت به اسم "مهدی معماریان".
مهدی لاغر بود و قد بلند. وقتی دو تایی با هم راه می رفتن، بهشون می خندیدم و می گفتم "لورل و هاردی".
بهمن سال 64 توی یه شب سرد زمستونی ...

 

alt

 

معبر

ادامه مطلب
علي سعادت | 11:41 - 12 آبان 1389برچسب:خنده فاو گريه لورل هاردی,
+ |
بسيج دانش‌آموزي قلب تپنده‌ي بسيج و ملّت ايران است

جانشین رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس گفت:
«قشر دانش‌آموز از عوامل محوری و تعیین كننده برای آینده نظام و میهن اسلامی است.»
امیر سرتیپ دوم محمد بالار با گرامی‌داشت روز بسیج دانش‌آموزی و یاد و خاطره شهید محمدحسین فهمیده در جمع كاركنان گفت: بدون شك در زمان حاضر، وجود دانش‌آموزان بسیجی از نقاط افتخارآمیز و اقتدارآفرین كشور ما و به واسطه نقش‌پذیری آنان در عرصه مدیریت و سكان‌داری آینده جامعه اسلامی كانون امید و اتكای ملّت ایران است.


به گزارش سايت ساجد به نقل از روابط عمومی و امور بین‌الملل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس، جانشین رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس با اشاره به شجاعت و حماسه‌آفرینی شهید فهمیده اظهار داشت: جامعه امروز ما برای تداوم انقلاب و راه شهدای عزیز نیازمند تأسی به الگوهایی حماسه‌آفرینی و پیرو اندیشه‌های تابناك بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی است و دانش‌آموز مجاهد و شجاع شهید محمدحسین فهمیده برخوردار از چنین ظرفیتی است. فهمیده شخصیت بزرگی است كه با وجود سن كم در آسمان ایران عزیز و حماسه دفاع‌مقدس درخشید و به مثابه‌ی یك رهبر، مورد ستایش حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت.
altوی دانش‌آموزان بسیجی را عناصر بابصیرت، صادق، مخلص و دارای توانمندی‌های شگرف برای شناخت تكالیف و وظایف انقلابی و حضور به موقع و به اندازه در صحنه‌های نیاز كشور و نظام‌ دانست و افزود: بسیج دانش‌آموزی قلب تپنده بسیج و ملّت ایران است و نوجوانان بسیجی با تأسی به شهید فهمیده و دیگر شهدای بزرگ و مظلوم نوجوان بسیجی، مانند بهنام محمدی و مهرداد عزیزاللهی، همواره پرچم بصیرت و آگاهی را بر دست گرفته‌اند و با حضور بالنده و متعهدانه در سنگرهای علم و تحصیل، آینده پرفروغ و سرشار از عزت و افتخار را برای جامعه اسلامی ترسیم كرده‌اند.
امیر بالار با اشاره به تلاش‌های بی‌وقفه استكبار جهانی و دشمنان ایران اسلامی برای تزلزل در صفوف پرشور جوانان مؤمن و انقلابی و حذف آنها از چرخه مشاركت در عرصه توسعه و توان‌افزایی برای كشور، جنگ نرم را راهبرد امروز دشمن در مصاف با ملّت ایران، به ویژه نسل جوان معرفی و تصریح كرد: حضور در عرصه‌های رویارویی با جنگ نرم و مقابله هوشمندانه با ترفند‌ها، توطئه‌ها و نقشه‌های طراحی شده در اتاق‌های فكر استكبار و محافل صهیونیستی را برای ناكام گذاردن دشمنان انقلاب از ضرورت‌های اجتناب‌ناپذیری است كه هم اینك برابر نسل جوان و نوجوان كشور و به ویژه دانش‌آموزان بسیجی قرار دارد و واقعیات مشهود در جامعه نشان می‌دهد این نسل پرافتخار با آمادگی و هوشیاری بالا در این میدان قد علم كرده است.
جانشین رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌مقدس با تبیین جایگاه و نقش دانش‌آموزان بسیجی در تحقق چشم‌انداز و افق‌های بلند پیشرفت و توسعه كشور، خودباوری، جهاد علمی و خلاقیت را از ویژگی‌های آنان برشمرد و تأكید كرد: قشر دانش‌آموز، از عوامل‌محوری و فرصت مهم و تعیین كننده‌ای برای آینده نظام و میهن اسلامی محسوب می‌شود و بر این اساس، همه‌ی دستگاه‌ها و نهادهای فرهنگی،‌ علمی و آموزشی كشور باید تلاش كنند با تدوین سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های سنجیده و پیش‌بینی ساز و كارهای مناسب، بسترهای مسئولیت‌پذیری و ایفای نقش قشر جوان دانش‌آموز در صحنه جنبش نرم‌افزاری و نخبه‌پروری و عرصه‌های پیشرفت، سازندگی و خدمت‌رسانی و تحقق آرمان‌های سترگ ملت ایران را فراهم آورند.

معبر
علي سعادت | 0:5 - 12 آبان 1389برچسب:بسيج دانش‌آموزي قلب تپنده‌ي بسيج,
+ |
نخستين جشنواره استاني فيلم كوتاه دفاع مقدس گيلان

مديركل بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس گيلان گفت: نخستين جشنواره استاني فيلم كوتاه دفاع مقدس گيلان همزمان با دهه فجر در تالش برگزار مي‌شود.

 altبه گزارش سايت ساجد به نقل از خبرگزاري فارس، رسول جلائي شامگاه پنجشنبه در جمع مسئولان اداره‌ها و نهادهاي اين شهرستان در سالن اجتماعات فرمانداري اظهار داشت: جشنواره فيلم كوتاه دفاع مقدس گيلان همزمان با دهه فجر و سالروز عمليات والفجر هشت در مجتمع فرهنگي هنري معراج تالش برگزار مي‌شود.
وي دوران دفاع مقدس را گنجينه‌اي ارزشمند از ارزش‌هاي والاي اسلامي و انساني عنوان كرد و افزود: اين فرهنگ برخاسته از دفاع مقدس توانسته است رويكرد جديدي از واژه‌ها، مفاهيم و ارزش‌هاي متعالي را خلق و ثبت كند.
مدير كل بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس گيلان ترويج و انتقال گفتمان و فرهنگ دفاع مقدس را ضرورت امروز و نياز فرداي كشور دانست.
جلائي تصريح كرد: پايداري، شكوفايي و توسعه روزافزون كشور در تمام عرصه‌ها مرهون خون پاك شهداست و همه در قبال شهدا مسئول هستيم.
وي با اشاره به جايگاه رسانه خاطرنشان كرد: دشمن در جنگ نرم تلاش مي‌كند با به‌كارگيري رسانه‌ها و توليدات صوتي و تصويري اعتقادها و ارزش‌هاي انقلاب اسلامي و در راس آنها دفاع مقدس را هدف قرار دهد و برگزاري اين جشنواره پاسخ محكمي از طرف حافظان خون پاك شهدا است.
مدير كل بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس گيلان خودباوري، ايثار، شهامت، شجاعت و ... را مفاهيم غبار گرفته‌اي بيان كرد كه در انقلاب اسلامي و هشت سال دفاع مقدس تجلي يافتند.
به گفته جلائي دشمن با ايران جنگ كرد تا انقلاب اسلامي را شكست داده و نابود كند اما جنگ انقلاب را صادر كرد.
وي با بيان اينكه در جنگ تحميلي خبرگزاري‌هاي جهان در انتشار بسياري از اخبار واقعيت‌ها را مخدوش كردند، گفت: با اين وجود بسياري از واقعيت‌ها انتشار يافت و موجب صدور انقلاب اسلامي و آرمان‌هاي آن به ديگر كشورهاي جهان شد.
جلائي تصريح كرد: با گذشت بيش از دو دهه از جنگ تحميلي شاهد پيشرفت‌هاي بسياري در كشور هستيم كه تمام مردم و گروه‌ها دور از هر گرايشي آن را مديون و مرهون خون پاك شهدا و جامعه ايثارگري كشور مي‌دانند.
وي با تاكيد بر اينكه همه وظيفه داريم فرهنگ دفاع مقدس را به فرهنگ عمومي جامعه پيوند دهيم، خاطرنشان كرد: الگوهاي موفق جنگ تجميلي بايد اشاعه يابد و در راستاي اين الگوهاي موفق به پيروزي‌هاي ديگري مي‌رسيم.
مدير كل بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس گيلان برگزاري جشنواره فيلم كوتاه دفاع مقدس را فرصت مناسبي براي بهره‌گيري از ابزار فيلم، هنر و توانايي‌هاي هنرمندان گيلاني در راستاي ترويج و اشاعه فرهنگ‌هاي ماندگار و پر ارزش دفاع مقدس اعلام كرد.
جلائي ترويج فرهنگ پايداري و تاكيد بر هوشياري و بيداري در برابر استكبار جهاني، تجليل از نقش بي‌بديل رزمندگان، ايثارگران، جانبازان، آزادگان و شهداي دفاع مقدس، كشف استعدادها و حمايت از فيلم‌سازان جوان، استفاده از الگوهاي بومي جامعه ايثارگري در خلق آثار دفاع مقدس و فراهم كردن بستر مناسب براي حضور فيلم‌سازان در عرصه فيلم دفاع مقدس را از اهدف مهم برگزاري اين جشنواره برشمرد.
وي ادامه داد: جشنواره در دو بخش فيلم كوتاه مستند و داستاني كمتر از 25 دقيقه و بخش ويژه فيلم هشت دقيقه‌اي برگزار مي‌شود.
جلائي با اشاره به اينكه فيلم‌هاي توليدي شركت كننده در اين جشنواره بايد با مصاديق بومي ساخته شده باشند، افزود: فيلم‌هاي ارسالي براي شركت در اين جشنواره بايد از سال 87 به بعد ساخته شده باشند.
وي شهيد و شهادت، ايثار و جانبازي، آزادگان سرافراز، رزمندگان گيلاني، پشتيباني از جبهه‌ها و رزمندگان، نقش اقشار مختلف در جنگ تحميلي و كاروان راهيان نور را موضوع‌هاي اين جشنواره ذكر كرد.
مدير كل بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس گيلان خاطرنشان كرد: فراخوان آثار اين جشنواره از نيمه نخست آبان جاري آغاز مي‌شود و تا پايان دي ماه سال جاري ادامه مي‌يابد ضمن اينكه فيلم‌هاي ارسالي تا دهم بهمن ماه سال جاري از طرف داوران ارزيابي مي‌شوند.
جلائي تصريح كرد: به نفرات نخست تا سوم جشنواره لوح افتخار، تنديس جشنواره و سكه‌هاي بهار آزادي اهدا مي‌شود و از سه اثر مورد تقدير هيئت داوران نيز با لوح تقدير و هدايا تجليل به عمل مي‌آيد.
وي گفت: اين جشنواره توسط اداره كل بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس گيلان و با همكاري بسيج هنرمندان استان، فرمانداري تالش و اداره‌ها و نهادهاي اين شهرستان برگزار مي‌شود.

معبر
علي سعادت | 0:3 - 12 آبان 1389برچسب:نخستين جشنواره فيلم كوتاه دفاع مقدس گيلان,
+ |
چكيده نويسي آثارفاز دوم كتاب‌شناسي زنان دفاع مقدس

رامهرمزي در گفت‌وگو با فارس:
فاز دوم كتاب‌شناسي زنان دفاع مقدس چكيده نويسي آثار است
خبرگزاري فارس: دبير علمي همايش زنان اهل قلم انقلاب و دفاع مقدس با اشاره به اتمام جمع‌آوري اطلاعات پديدآورندگان زن دفاع مقدس، گفت: فاز دوم كار كه منجر به انتشار كتاب‌شناسي زنان دفاع مقدس مي‌شود، چكيده نويسي آثار پديدآورندگان زن دفاع مقدس است.

معصومه رامهرمزي؛ در گفت‌وگو با خبرنگار ايثار و شهادت باشگاه خبري فارس «توانا» با اشاره به اينكه فاز اول كار كتاب‌شناسي زنان دفاع مقدس كه جمع‌آوري اطلاعات پديدآورندگان زن دفاع مقدس بوده، انجام شده است، اظهار داشت: فاز دوم كار كه منجر به انتشار كتاب‌شناسي زنان دفاع مقدس مي‌شود، چكيده نويسي آثار پديدآورندگان زن دفاع مقدس است كه در صورت برخورداري از حمايت‌ مراكز مختلف فرهنگي اين كار انجام خواهد شد.

وي با بيان اينكه در حال حاضر اطلاعات مربوط به پديدآورندگان زن دفاع مقدس در قالب مجموعه‌اي در كتابخانه مركز تخصصي امور زنان در اختيار پژوهشگران و محققان قرار گرفته ‌است، گفت: اين امكان وجود دارد كه اين مجموعه در اختيار كتابخانه‌هايي كه در حوزه انقلاب و دفاع مقدس فعاليت مي‌كنند قرار گيرد.

دبير علمي همايش زنان اهل قلم انقلاب و دفاع مقدس با اشاره به راهبرد‌هايي كه اين مجموعه در اختيار پژوهشگران و متوليان امر فرهنگي قرار مي‌دهد، عنوان كرد: در تقسيم‌بندي اطلاعات به تفكيك سال مشاهده شد كه در برخي از سال‌ها هيچ كتابي توسط زنان منتشر نشده و بر عكس در سال‌هايي اين تعداد رو به افزايش رفته است.

رامهرمزي تأكيد كرد: پديدآورندگان زن در حوزه انقلاب و دفاع مقدس به يك دفتر مطالعات و تحقيقات نياز دارند تا تمام مسائل موجود در حوزه ادبيات دفاع مقدس در آنجا مورد بررسي قرار گيرد.

وي با اشاره به اينكه دانشجويان زيادي علاقه دارند تا پايان‌نامه‌هايشان در زمينه انقلاب و دفاع مقدس باشد، گفت: اگر مسئله شناسي خوبي از موضوع دفاع مقدس داشته‌ باشيم قطعا در حوزه پژوهش هدفمند عمل خواهيم كرد ولي اگر پژوهشگري بدون احساس نياز و شناخت دقيق مسئله در اين حوزه فعاليت كند، نتيجه پژوهش در عمل هيچ كاربردي نخواهد داشت.

معبر
علي سعادت | 1:0 - 12 آبان 1389برچسب: كتاب‌شناسي زنان دفاع مقدس,
+ |
گم شده در عرفات

گم شده در عرفات
گم شده در عرفات
شهيد آويني به جشن عروسي که مي رفت وقتي شيريني يا شکلات به ايشان تعارف مي کردند برمي داشت. شيريني و شکلات را نمي خورد و حتي به ميزبان مي گفت: مي توانم يک دانه ديگر بردارم؟ و آن شخص با کمال ميل مي گفت: برداريد. مي گفت: من اين را برمي دارم که با خانم و بچه هايم ميل کنيم. به ما توصيه مي کرد: اين خيلي مهم است که آدم شيريني هاي زندگي اش را با خانواده اش تقسيم کند و فقط به فکر خودش نباشد. اين در ايجاد مودت بين زن و شوهر مؤثر است. يک چيز ديگر که مي گفت خيلي موثر است، خواندن نماز جماعت با خانواده است که خيلي در ايجاد الفت بين اعضاي خانواده کمک مي کند. غير از آن که روحيه عبادي هم حفظ مي شود.
وقتي که رهبر عزيز انقلاب خواندن فاتحه را به پايان رساندند، هنگام خداحافظي شنيديم که به آقاي زمر فرمود: از قول من به خانواده شهيد آويني تسليت بگوييد؛ هر چند خود بزرگ ترين داغ دار اين مصيبت هستم.
شب قبل از شهادتش، آقا مرتضي رفت فکه. شب را مجبور بود در يکي از سنگرهاي باقي مانده از زمان جنگ بگذراند. سربازي که در آن سنگر بود صبح براي فرمانده اش تعريف مي کند: اين آقاي عينکي کي بود که از ديشب تا صبح نخوابيد و يک سره دعا خواند و گريه کرد. نماز خواند و گريه کرد. قرآن خواند و گريه کرد. آقا! مدتي مدام مي گفت: مي خواهيم برويم قتل گاه بچه ها... مي خواهيم برويم قتل گاه بچه ها...

معبر
ادامه مطلب
علي سعادت | 13:56 - 11 آبان 1389برچسب:گم شده عرفات شهيد آويني,
+ |
سنگرخوب و قشنگي داشتيم ...


سنگرخوب و قشنگي داشتيم ...سنگرخوب و قشنگي داشتيم ...

اگرلابه لاي ذهنتان را چنگي بيندازيد يادتان مي آيد که روزگاري نواها و موسيقي هايي بوده که جنگ را به ما گوشزد مي کرده زمان جنگ موسيقي سر وشکل امروزي اش را نداشت موسيقي آن روزها بيشتر کلام بود تا آهنگسازي بيشتر نوحه هاي ريتميکي بود که با نگاه حماسي شان بار جنگ رابه دوش مي کشيدند موسيقي هايي که درعرض 24 يا 48 ساعت ساخته مي شدند و سرزبان مردمي مي افتادند که به دنبال پيروزي بودند حالا که سالها از جنگ گذشته من و شما کلاهمان را قاضي مي کنيم مي بينيم ترانه هاي آن روزها ماندگاري عجيبي داشته اند در دوران جنگ نزديک به 17 نوحه خوان در سراسر جبهه و در دل گردان ها نوحه مي خواندند آن روزها استفاده از واژه ترانه اکراه به همراه داشت و به اين قطعه ها مي گفتند سرود با اينکه خيلي هايشان سرود نبودند (سرود دسته جمعي خوانده مي شود و اصولاً شعر فاخري دارد )البته در آن ميان «همپاي جلودار »حسام الدين سراج که مربوط به آلبوم نينوا مي شد سرودي بود که اتفاقاً يکي از بهترين سرودهاي جنگي آن سالها بود سرودي باشعري از حميد سبزواري که با نريشن سراج شروع مي شد «وقت است تا برگ سفر برباره بنديم /دل برعبور از سد خار و خاره بنديم...»و بعد اوج مي گرفت «گاه سفر آمد برادر گام بردار/چشم ازهوس از خورد ،از آرام بردار...»خيلي از قطعه ها هم اصلاً جنگي نبودند اما به همت تدوين گرهاي سيما و تصاويري که روي آنها مونتاژمي شد کم کم به قطعه هايي ماندگار براي جنگ تبديل شدند مثل تصنيف اندک اندک جمع مستان مي رسند ساخته ذوالفنون که شهرام ناظري آن را مي خواند و آن روزها به لطف تصاوير جبهه ها و رزمندگان قطعه اي براي جنگ شد تعداد قطعه ها و آلبوم هايي که براي هشت سال دفاع مقدس ساخته شده خيلي کمتر از آن چيزي است که بايد در دوران هشت سال جنگ حدود 600 سرود و قطعه با اين مضمون ساخته شد اما بعدش چطور پرکارترين مرکز در اين زمينه که مرکز موسيقي صدا و سيما بود از سال 71 تا 85 روي هم رفته 108 اثر بي کلام و با کلام با مضمون جنگ و دفاع مقدس ساخت يعني تقريباً سالي هشت قطعه (اولين سرود و موسيقي جنگ هم با عنوان بسيج از طرف همين مرکز ساخته شد )البته ساخته هاي اخير ماندگاري ساخته هاي بي ساز و برگ آن روزها را هم ندارد و همين ها باعث مي شود بگوييم موسيقي جنگ ما موسيقي پرباري نبوده است حالا بياييد گوش هايمان را يک بار ديگر به ماندگاري آن دوران روشن کنيم قطعه هايي که شنيده ايم و جنگ را با آن لمس کرده ايم

کربلا کربلا ما داريم مي آييم ...

الحق که نوحه خواني هاي آهنگران ،کويتي پور و فخري ،موسيقي دفاع مقدس را بدجوري ماندگارکرد البته آن روزها گروه هاي موسيقي پشت خط مقدم جبهه هم اجرا مي کردند مثل رشيد وطن دوست و گروهش درآن ميان خيلي وقت ها نغمه هايي بداهه ازطريق خود رزمندگان شکل مي گرفت که خيلي شنيدني بود و هست کربلا کربلا ما داريم مي آييم يکي از نغمه هاي بي نظيري است که کار يکي از رزمندگان شيرازي بود کسي که خودش هم جانباز شد و برادرش شهيد اسمش را کسي به ياد ندارد البته خيلي ها فردي را که درشيراز به«شهيد بي سر»معروف است ،خالق اين نغمه حماسي مي دانند.

سوي ديار عاشقان...

اين سرود با دکلمه اي با صداي خود آهنگران شروع مي شد و بعد حاج صادق صدايش را رها مي کرد سوي ديارعاشقان آهنگران درقطعه هايش ساز خاصي نداشت صدايش غم داشت و همين کافي بود. مي خواند و رزمنده ها جوابش را مي دادند .اين اثر آن قدر معروف شد که درهمان سال ها آرم بخش هاي اصلي خبر درصدا و سيما شد.البته «ياران چه غريبانه» کويتي پور و «منتظريم کي شب حمله فرا مي رسد»هم خيلي معروف شدند و درهمين مايه ها بودند.
زمزمه:گرفته ايم جان به کف و نثارجانان کنيم/ جان و سر و وجود خود فداي قرآن کنيم...

جاده و اسب...

غزل معروف ابوالقاسم حسينجاني خيلي زود و بعد از خواندن آهنگران سرزبان ها افتاد. اين شعردررثاي امام حسين(ع) بود نواي دف دراين شعر،حالت حماسي آن را بيشتر مي کرد بعدها اين قطعه با تنظيم ارکسترال و با صداي آهنگران به بازار آمد کار تنظيم و آهنگسازي آن به عهده محمد ميرزماني بودو زمزمه:جاده و اسب مهياست بياتابرويم /کربلا منتظرماست بيا تا برويم /ايستاده است به تفسير قيامت زينب (دربعضي اجراها به جاي زينب،خورشيد است)/آن سوي واقعه پيداست بيا تا برويم ...

 

معبر

ادامه مطلب
علي سعادت | 13:45 - 11 آبان 1389برچسب:سنگرخوب باغ شهادت,
+ |
جنگ تحميلي دات کام


جنگ تحميلي دات کامجنگ تحميلي دات کام

جنگ ايران و عراق درفضاي مجازي درمقايسه باديگر جنگ هاي مهم قرن بيستم جاي خيلي زيادي را به خود اختصاص نداده
مساله جنگ چقدر براي يک جامعه اهميت دارد چقدر براي فرهنگ سازي و اطلاع رساني درباره يک جنگ درآن جامعه کارشده اين روزها يکي ازراه هايي که ما رابه جواب چنين سوالاتي نزديک مي کند. اينترنت است؛ کافي است يک جست و جوي کوچک درموتورهاي جست و جو انجام دهيد و تعداد صفحات اينترنتي راکه درباره هرموضوعي کارشده است مشاهده کنيد تا حساب کار دستتان بيايد.
کافي است درگوگل سرچ کنيم world war 2 نتيجه جست و جوي عبارت، 143 ميليون صفحه وب است تازه اين فقط نتيجه جست و جو دربين سايت ها و صفحات اينترنتي انگليسي زبان است و اگر به زبان آلماني يا فرانسوي سرچ کنيد رقم ها نجومي تر مي شود حالا جهان رابي خيال بياييد برسيم به جنگ خودمان دررابطه با جنگ ايران و عراق که مداوم ترين جنگ جهان درقرن بيستم است اوضاع نه چشمگير است نه برخورنده نتيجه جست و جو براي عبارت iran iraq war عدد 31/600/000 است که هرچند درمقايسه با جنگ هاي جهاني عدد کوچکي است اما با توجه به وسيع بودن و همه گير بودن آن جنگ ها عدد کمي نيست ولي داستان اينجا تمام نمي شود شنيده ايد که مي گويند کس نخارد پشت من جزناخن انگشت من داستان با ضايع کردن اين ضرب المثل ادامه پيدا مي کند اگر دوعبارت بالا رابه فارسي جست و جو کنيد اتفاق جالبي مي افتد درنتيجه براي جنگ جهاني دوم عدد 26/700/000 برنمايشگر نقش مي بندد و براي جست و جوي جنگ ايران وعراق 12/900/000 و اين اعداد يعني جهان بيشتر از ما به هشت سال دفاع مقدس اهميت مي دهد و ما به جهان بيشتر ازخودمان اهميت مي دهيم و کس نخارد پشت ما جزناخن انگشت دنيا ولي باز داستان تمام نمي شود اگر بخواهيد با عبارات جايگزين ديگري مثل دفاع مقدس جنگ تحميلي ايران و عراق و عدد به دست آمده رازياد کنيد به دربسته مي خوريد 1/820/000+12/900/000+340/000 مي شود چيزي حول و حوش 15 ميليون.
وضع آن قدرها هم بدنيست
بياييد از اعداد بگذريم و به محتوا برسيم واقعيت اين است که سايت هاي ايراني بيشتر به حاشيه هاي جنگ مي پردازند تا به خود جنگ و اگر بخواهيد به شکل موضوعي با اين سايت ها برخورد کنيد به چند دسته کلي مي رسيد اول سايت هايي که به تقويم جنگ مي پردازند که مثلاً شامل روزشمارجنگ اخباراين روزها درباره جنگ و ... مي شوند دوم سايت هايي که به آثار باقيمانده از دوره جنگ مي پردازند مثلاً عکس صدا و تصوير از جبهه ها و سرودها و فيلم هايي که دراين باره ساخته شده اند سوم سايت هايي درباره زندگي نامه شهدا جانبازان و آزادگان که شامل خاطرات و گفت و گو با جانبازان و...هستند چهارم سايت هاي مربوط به توليدات امروز درباره جنگ تحميلي مثل کتاب مجله مسابقات، جشنواره ها و فراخوان هايي در زمينه هاي تئاتر، شعر، سرود، بازي و قصه دفاع مقدس و پنجم کتابخانه هاي مجازي با موضوع دفاع مقدس اين تنوع خوب و راضي کننده است .
به روز باش
داستان اينجا هم تمام نمي شود اينجا موضوع ديگري اهميت پيدا مي کند. به روز بودن سايت ها و وبلاگ ها يا تعداد مراجعه و شرکت کردن درفروم هاي مربوط به آن بحث ها اگر بااين زاويه به اين سايت ها نگاه کنيم به يک واقعيت تلخ ديگر برمي خوريم. درزمينه دفاع مقدس کلاً دو سه فروم تخصصي بيشتر فعاليت نمي کنند و اين درمقايسه با سايت هاي مشابه خارجي درباره جنگ جهاني يا جنگهاي بزرگ ديگر بسيار ضعيف است ولي درباره صفحاتي که درطول يک هفته درباره موضوع دفاع مقدس به روز شده اند وضعيت کمي بهتراست (هرچند باز هم قابل مقايسه با جنگ هاي ديگر نيست)تعداد صفحاتي که درطول زماني يک هفته دفاع مقدس به روز شده اند 268 هزار صفحه بوده است. درحالي که با شرايط مشابه تعداد صفحات به روز شده درباره جنگ جهاني دوم 51 ميليون و 800 هزار صفحه و درباره جنگ ويتنام 71 ميليون و پانصد هزارصفحه بوده است.
کي از همه بهتره؟
چهار سايت پربيننده تر فارسي درباره دفاع مقدس به روايت گوگل همان سايت هايي هستند که تقريباً اکثر ما هرموقع کارمان درمورد دفاع مقدس گيرمي کند به آنها سرمي زنيم سايت شهيد آويني سايت ساجد سايت،سايت سبکبالان و امتداد که معمولاً اطلاعات خوبي در مورد حوزه هاي مختلف جنگ و دفاع مقدس به ما مي دهند. مابقي سايت ها اطلاعات پراکنده و غيرموضوعي زيادي دارند که ممکن است گاهي شما را در رسيدن به هدف تان دچار ترديد کنند.
منبع:نشريه همشهري جوان،شماره 230


معبر
علي سعادت | 13:38 - 11 آبان 1389برچسب:جنگ تحميلي دات کام,
+ |
بازيگران برگزيده سينماي دفاع مقدس

بازيگران برگزيده سينماي دفاع مقدس

بيش از دو دهه از پايان جنگ تحميلي مي گذرد . جنگي 8ساله که تأثير زيادي روي تاريخ اين سرزمين گذاشته است. تأثير اين جنگ روي سينماي ايران نيز مثال زدني است. بخش قابل توجهي از تاريخ سينماي ايران در سال هاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي را فيلم هاي مرتبط با جنگ و تبعات آن تشکيل مي دهد. سينمايي که به سينماي دفاع مقدس شهرت يافت و توجه جهانيان را نيز به آنچه در خلال و پس از اين جنگ گذشت جلب کرد . آنچه در ادامه مي خوانيد مروري است گذرا بر بازيگران و نقش هاي شاخصي که در تاريخچه سينماي دفاع مقدس ماندگار شدند. ملاک و معيار اين ماندگاري دريافت سيمرغ بلورين بازيگري از جشنواره فيلم فجر و يا ديپلم افتخار از اين ويترين سالانه سينماي ايران است. به جز اينها قطعا بوده اند نقش ها و نقش آفريني هاي ماندگاري که در ذهن و دل علاقه مندان سينما باقي مانده و گوشه اي از رشادت ها و رنج هاي مردم اين سرزمين را در طي سال هاي دفاع مقدس و پس از آن بازتاب داده اند.

پرويز پرستويي

ديار عاشقان

«ديار عاشقان»ساخته حسن کاربخش در رديف نخستين فيلم هاي قابل اعتناي سينماي دفاع مقدس در دهه شصت قرار مي گيرد. «ديار عاشقان »نخستين تجربه بازيگري سينمايي پرويز پرستويي را نيز رقم مي زند. بازيگري با سوابق تئاتر و حضور در چند فيلم کوتاه که با حضور در اين فيلم راه خود را به سوي مناسبات سينماي حرفه اي گشود و بعد ها به يکي از معتبرترين و محبوب ترين بازيگران سينماي ايران بدل شد . پرويز پرستويي در نخستين نقش آفريني حرفه اي خود در آغاز دهه شصت نقش علي را بر عهده دارد که يک سرباز احتياط است. او که آدمي کاملا معمولي است و زندگي خود را در صلح و آرامش گذرانده، تمايلي به حضور در خط مقدم جبهه ندارد و روزها را به کار در آشپزخانه مي گذراند تا آن که با دوست قديمي اش مجتبي که بيسجي است روبرو مي شود . رابطه اين دو و بعد شهادت مجتبي ،علي و ديدگاههايش را متحول مي سازد.
تا پيش از «ديار عاشقان»که در سال 1362ساخته شد،اغلب فيلم هاي مرتبط با جنگ تحميلي را مستندهاي خبري و يا فيلم هايي تشکيل مي دادند که بيشتر به ظواهر جنگ مي پرداختند. اما «ديار عاشقان»و يکي دو فيلم ديگر که همزمان ساخته شدند، درک تازه فيلمسازان از مقوله دفاع مقدس لايه هاي زيرين جنگ و دفاع از ارزش ها را به نمايش گذاردند . بازي روان و ساده پرويز پرستويي در قالب آدمي ساده که با حضور در ميدان جنگ به تعريف تازه اي از مبارزه و دفاع مي رسد، در جذابيت اين فيلم تأثير گذار بود . بعد ها بازي و حضور مقتدر پرويز پرستويي به شمايل ماندگار سينماي دفاع مقدس بدل شد. پرستويي براي بازي در فيلم «ديار عاشقان »برنده لوح زرين بازيگر نقش مکمل مرد از دومين جشنواره فيلم فجر شد. جايزه اي که به نوعي نخستين جايزه بازيگري در جشنواره فجر به حساب مي آيد.چرا که در اولين دوره جشنواره اصلا جايزه اي اهدا نشد و در دومين دوره هم جايزه بازيگر نقش اول به هيچ بازيگري تعلق نگرفت.

خسرو شکيبايي

کيميا

زنده ياد خسرو شکيبايي را به عنوان بازيگري توانمند که اغلب نقش ها را به خود شبيه مي سازد، مي شناسيم . ويژگي هاي رفتار شکيبايي بيشتر مناسب ايفاي نقش کاراکترهاي روشنفکر و احساساتي بود که کلنجارهاي دروني آدم هايي از اين دست را با مهارت به تصوير مي کشيد. اما احمد رضا درويش در فيلم ماندگار کيميا، قالب بازيگري شکيبايي را شکست و با تغيير موقعيت اجتماعي و روش زندگي شخصيت شکيبايي و استفاده از توانمندي هاي او، نه تنها يکي از بهترين فيلم هاي سينماي دفاع مقدس را ساخت که باعث شد تا خسرو شکيبايي يکي از ماندگارترين شخصيت هاي سينمايي دفاع مقدس را خلق کند.
در آغاز جنگ تحميلي، همسر رضا(شکيبايي)باردار است و بايد مورد عمل جراحي قرار گيرد. رضا او را به بيمارستان مي رساند و خود به اسارت قواي دشمن در مي آيد . همسر رضا حين عمل جراحي مي ميرد و شکوه جراحِ فرزند رضا را نجات مي دهد. پس از گذشت 10سال وقتي رضا از اسارت آزاد مي شود پي مي برد که همه اعضاي خانواده اش را از دست داده . حال او در جست و جوي تنها بازمانده خود يعني فرزندش است . کيميا فرزند رضا نزد شکوه در مشهد زندگي مي کند و مشکل اينجاست که شکوه به طور کامل به کيميا وابسته شده است. پس از کش و قوس هاي فراوان عاقبت رضا از حق خود مي گذرد.
بازي بي نظير شکيبايي در نقش رضا، يک فرد عامي اهل خرمشهر در اين فيلم مثال زدني است . در نيمه اول فيلم همچون ديگر نقش آفريني هاي شکيبايي شاهد کاراکتري پر جنب و جوش هستيم که تند حرف مي زند. اما پس از بازگشت از اسارت با شخصيتي کاملا دگرگون شده مواجهيم. شخصيتي آرام که به کندي و سختي حرف مي زند و کمترين تحرکي ندارد . زنده ياد شکيبايي براي ايفاي اين نقش دشوار از ويژگي هاي منحصر به فرد صداي خود نيز بهره فراوان گرفت. حاصل کار سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش اول مرد از سيزدهمين دوره جشنواره فيلم فجر در سال 1373بود.


معبر

ادامه مطلب
علي سعادت | 13:31 - 11 آبان 1389برچسب:بازيگران برگزيده سينماي دفاع مقدس ,
+ |
تفاوت سینمای دفاع مقدس با سینمای جنگ

اگر جنگ ما نيز از زمره جنگ‏هايى بود كه در اين قرون اخير در كره زمين رخ داده است، بنده خود از نخستين كسانى بودم كه از نظر گاهى مخالف با جنگ فيلم مى‏ساختم.

 

شهيد سيد مرتضى آوينى

 سينماي دفاع مقدس را نبايد با سينماي جنگ يكسان دانست، سينماي جنگ ملزومات و ساختارها و غالب هاي خاص خودش را دارد كه سينماي شكل گرفته با عنوان سينماي دفاع مقدس هيچ يك از آنان را نمي پذيرد.

 سينماي دفاع مقدس را ميتوان مطمئنا منحصر به جنگ تحميلي ايران و عراق دانست چرا که سينماي شكل گرفته پيرامون مساله دفاع مقدس برگرفته از همين واقيت جنگ تحميلي است.

 نماد سینمای ملی و فیلمسازی ایرانی و وجود نماد و نشانه های هویتی ملی – مذهبی در ژانر دفاع مقدس بسيار واضح تر و نمايان تر از ديگر ژانر هاي كار شده در سينماي ايران است و همچنين نقطه آغاز شکل گیری و شروع خلاقیت نسل جدید و جوان فیلمساز بعد از انقلاب اسلامی و نقطه اشتراک نظام جمهوری اسلامی و فیلمسازان قبل از انقلاب برای پرداختن به موضوع دفاع مقدس بعنوان فیلم سینمایی در همين ژانر و آثار سينمايي دفاع مقدس ديده مي شود.

 مسئله جنگ و دفاع مقدس به دليل تحميلي بودن آن و مطرح شدن مسئله دفاع و حفظ ناموس و مملكت باعث شده بود تا تمامي فيلمسازان و هنرمندان به هر شكلي با اين مسئله درگير شوند چرا كه ديگر جنگ با تمام وجوه زندگي مردم جامعه پيوند خورده بود. از زن و بچه گرفته تا پير و جوان همگي خواسته و نا خواسته درگير مسئله جنگ بودند كه ديگر با زندگي روزمره آنان پيوند خورده بود و فيلمسازان و هنرمندان اگر دغده آرمانهاي دفاع مقدس را هم نداشتند به دليل مواجه بودن با اين مسئله به اين موضوع پرداختند.

 آغاز و شکل گیری مباحث هنر دینی و سینمای بومی با چشم انداز جهانی نيز در اين ژانر كليد خورد و دفاع مقدس مسئله اي براي طرح و آغاز اين جريان شده بود و در واقع مسئله دفاع مقدس به دليل ايراني بودن و كاملا بومي بودن آن اذهان را به سمت هنر بومي و هنر ديني سوق داد.

 سردمدار این جریان و رهبری فکری و عملی آن نیز با اندیشه ها و آثار هنرمند شهید سید مرتضی آوینی در سینمای ایران شکل گرفت و در واقع با شروع به کار مجموعه ارزشمند روایت فتح، سینمای دفاع مقدس ایران هویت مستقل خود شناخت.

 اما در مورد سینمای جنگ باید گفت که اساس شکل گیری ژانر جنگ بر دو پایه است:

 

 اول ، نگاه به ژانر جنگ از روی اكشن و قدرت تعلیم دیدگی و بازوان سترگ سربازان و تكاوران و نمایش صحنه های حماسی

 

 دوم ، مذموم بودن كشتن نفوس انسان ها

 بطور مشخص در جنگ جهانی اول فیلمهایی از دسته اول را شاهد بودیم و در جنگ جهانی دوم فیلمهایی که در مورد متفقین ساخته شدند بیشتر از نوع اول و فیلمهایی هم که در مورد متحد ین و نازیها تولید شدند بر پایه دوم استوار بودند.

 ژانر جنگ، همواره یکی از ژانرهای جذاب و مهم سینما به شمار می رود . با شروع جنگ جهانی این ژانر فعالیت خود را با جدیت بیشتری ادامه داد و تا کنون  آثار زیادی در این زمینه ساخته شده است.

 آثاری مثل ((در جبهه غرب خبری نیست)) ساخته لوئیس مایلستون فیلمساز توانای آمریکایی که با این فیلم در سال ۱۹۳۰موفق به کسب جایزه اسکار نیز شد . یا فیلم ((راه های افتخار )) ساخته استنلی کوبریک کارگردان صاحب سبک سینما . کوبریک در این فیلم عده ایی سرباز را نشان میدهد که دولت فرانسه شکست در عملیاتی را به گردن آنها انداخته است  و همچنین فیلم ((جوخه )) اثر الیور استون که از تحسین برانگیز ترین آثار سینمای جنگ می باشد . فیلم های دیگری نیز نظیر(( نجات سرباز رایان)) ،(( غلاف تمام فلزی)) ، ((صلیب آهنی)) و ... ساخته شده اند که همگی در بردارنده وقایع و اتفاقات تلخی از جنگ می باشد.

 در فیلم جنگی، سربازان جنگ یك كشور، قهرمان جلوه می نمایند و در فیلم دیگر، سربازان یا چریك های كشور مقابل افرادی مظلوم و قهرمان به تصویر كشیده میشوند و در هر صورت، همه گونه های جنگی سینما به حالات، حركات، كنش ها و واكنش های جبهه متجاوزین یا جبهه مورد تجاوز قرار گرفته، می پردازند.

 اما سینمای مربوط به جنگ تحمیلی ایران را هم میتوان از جنبه فیلمهایی که در آن ساخته شده است که مطابق با یک زمانبندی تاریخی نیز هست به دو دسته کلی تقسیم بندی کرد که دسته اول بیشتر در همان ژانر سینمای جنگ قرار میگرفتند و دسته دوم بیشتر در ژانر جدید سینمای دفاع مقدس.

 سینمای جنگ ایران با شروع جنگ تحمیلی فعالیت خود را آغاز کرد و توانست به سرعت در بین مردم به محبوبیت برسد . اکثر فیلم هایی که در اوایل جنگ تحمیلی ساخته می شد با هدف تقویت روحیه عمومی مردم شکل میگرفت به گونه ایی که موضوع اکثر آنها شبیه به هم بود به صورتی که گروهی ارتشی به خاک دشمن نفوذ کرده و پس از نابود کردن تجهیزات آنها با کمترین تلفات به کشور باز می گشتند . البته این عمل در آن برحه زمانی بسیار قابل تحسین بود چون همانگونه که در بالا ذکر شده ساخت اینگونه فیلم ها برای بالا بردن روحیه مردم بسیار لازم بوده است .  فیلم هایی مثل(( پایگاه جهنمی)) ،(( عقاب ها)) ،((برزخی ها)) ، ((گذرگاه)) و .... از این نوع فیلم ها بودند.

 بعد از سپری شدن سال های پر التهاب اولیه جنگ تحمیلی دیدگاه فیلم سازان نسبت به مقوله جنگ عوض شد و فیلم سازان جوانی روی کار آمدند . حاصل این دوران را می توان در فیلم هایی مثل(( دیار عاشقان)) ، ((پرواز در شب)) ،(( دیده بان)) ،(( مهاجر)) و ... مشاهده کرد که بعضاً با استقبال مردم نیز مواجه می شدند . این آثار واقعیات جنگ ، رشادت ها و ایثارهای رزمندگان ایرانی را به خوبی نشان می دهد و به جنبه معنوی دفاع مقدس نیز می پردازد.

 اما از همان آغاز جنگ نیز شهید آوینی با فیلمسازی مستند در جنگ تحمیلی سینمای حنگ ایران را متحول کرد و ژانر و موضوع جدید سینمای دفاع مقدس را با نگاهی متفاوت به مقوله جنگ تحمیلی و حضور رزمندگان اسلام در آن پایه گذاری کرد که بعدها بیشتر توسط شاگردان خودش توسعه یافت.

 نقطه آغاز سینمای داستانی دفاع مقدس نیز فیلم دیده بان حاتمی کیا بود. حاتمی کیا که خود شاگرد مکتب فیلمسازی آوینی بود، اولین فیلم سازی است که در سینمای دفاع مقدس شخصیت پردازی واقع گرایانه را در میان نیروهای خودی جدی گرفت.

 با پایان جنگ تحمیلی فیلم سازان جنگ امکانی برای پرداختتن به برخی از واقعیت ها و شخصیت های خاص جنگ ها، شکست ها و پیروزی ها را به دست آوردند و سینمای جنگ یک دگرگونی مضمونی و محتوایی را تجربه کرد و بیشتر به سینمای دفاع مقدس نزدیک شد.

 اما در خصوص تفاوت های فیلم جنگی و فیلم دفاع مقدس بد نیست به برخی از مهمترین نشانه های این دو نوع ژانر اشاره کنیم.

 رزمندگان دفاع مقدس از جنبه روحی و شخصیتی مقدسین مردم بودند. اینها شهادت را نه به دلیل اینكه اگر خود نمیرند دشمن آنها را می‏كشد و نه به دلیل آن كه خانه و مزرعه شان توسط دشمن ویران شده است و نه به دلیل اجتناب ‏ناپذیر بودن جنگ در دفاع از خانه شان انتخاب کرده بودند بلکه آن را یک امر معنوی و ماورایی می پنداشتند.

 سینمای دفاع مقدس علاوه بر وجود مقدساتی از قبیل اسلام، میهن، ولایت، جهاد، شهادت و... بدلیل وجود سربازان و جنگاورانش مقدس است.

 تفاوت نوع نگاه مردم پشت جبهه که تاثیر بسیار زیادی هم بر فیلم دارد در دفاع مقدس و دیگر جنگ ها نیز قابل تامل است.

 مردم ایران بدلیل نگاه ماورایی و معنوی به جنگ بعنوان جهاد و شهادت به جبهه ها اعزام میشدند و از همین روی مردم خراسان و مازندران و... که بسیار هم از منطقه جنگی دور بودند بیشتر از خود مردم خوزستان و کردستان و... عازم جبهه ها می شدند.

 رزمندگان حاضر در جبهه ها که عملا کارکتر های اصلی فیلمهای جنگی و دفاع مقدس نیز میباشند بدلیل دید قدسی و معنوی که در آنها وجود داشته عملا مضمون فیلم را هم به موضوعات معنوی و دینی سوق میدهند که در نتیجه اکثر فیلمهای دفاع مقدس به نوعی با سینمای دینی و معنا گرا نزدیکی پیدا میکند و گره میخورد در صورتی که در فیلمهای جنگی چنین مساله ای الزامی ندارد.

 فیلم دفاع مقدس اگر بخواهد بعد از جنگ و یا در زمان جنگ هم به مسائل اجتماعی و پس زمینه های جنگی و اثرات آن هم بپردازد به ناچار با مردمی طرف است که خود یا در همین جنگ با همین نوع نگاه حضور داشته اند و یا با همین دید عزیزانشان را به جبهه ها فرستاده اند و یا با آن همراه بودند و لذا دوباره همین سبقه معنوی و قدسی در آن نمایان میشود در صورتی که در فیلم جنگی نزدیکترین موضوع به این جریان را میتوان سینمای دفاع نامید که تنها نشان دهنده مظلومیت و ناچار شدن مردم در برابر هجوم را نام برد که بارزترین نمونه های آن در مورد جنگ جهانی دوم و هجوم وحشیانه نازیها قابل مشاهده است.

 سینمای جنگ، هم كشتن دارد هم كشته شدن، عین جنگ، امّا هم كشتن رزمندگان ما با دیگران فرق داشت و هم كشته شدن آنها، این جا كسی برای لذّت انتقام و خالی كردن گرفتگی‏های روحی شلیك نمی‏كرد و هنگام رفتن از این دنیا با حسرت از آن جدا نمی‏شد.

 هرچند وجه حماسی جنگ بسیار مهم است اما یك بسیجی داوطلب كه چون شیر می‏جنگد و به مرگ لبخند می‏زند، با یك سرباز ویتنامی كه دلی پر از كینه از سرباز آمریكایی دارد و شجاعانه می‏جنگد و همچنین شجاعت یك تكاور آمریكایی كه مست قدرت بازو و اسلحه و احتمالاً شراب انگور است و هر سه شجاعانه می‏جنگند قابل مقایسه نیستند و در این بین تفاوتی وجود دارد كه همان تفاوت سینمای روایتگر دفاع مقدس‏مان است، با دیگر روایت‏ها از جنگ و دفاع، هر سه شجاعند، هر سه می‏دانند هر لحظه ممكن است مرگ آنها را در آغوش گیرد، هر سه خوب می جنگند؛ اما روحیات و انگیزه های جنگیدن آنها با هم تفاوت دارد.

 شهید آوینی میگوید: همه جنگ ها بد است مگر جهاد فى سبيل اللّه و لذا چون دفاع مقدس ما مسلخ و مقتل عُشّاق و عرصه حضور دليران حق پرستى چون همت و خرازى و ديگران كه از مقام خليفة الهى بشر دفاع مى كردند، بوده است سینمای دفاع مقدس ما با سینمای جنگ تفاوتهای آشکار و بارزی دارد و اگر اینچنین نبود وظيفه سينماگران نيز آن بود كه به جای مهاجر و دیده بان و سفر به چزابه ، غلاف تمام فلزى بسازند و نظام نيهيليستى ارتش هاى دنيا را به استهزا بگيرند. 

تفاوت فیلمسازان دفاع مقدس و نوع نگاه آنها به فیلم دفاع مقدس با فیلمسازان جنگی و نگاه آنها به مقوله سینمای جنگ. نوع نگاه فیلمساز دفاع مقدس به این موضوع نگاهی است که با نوع نگاه رزمندگان و ماهیت دفاع مقدس گره خورده است و از همان زاویه به مساله می نگرد که رزمندگان اسلام با جنگ نگاه میکنند و در واقع او تنها زیبایی ها و شکوه و عظمت جنگ را میبیند در صورتی که فیلمساز جنگی به تبع غلبه نگاه مادی بر هنر مدرن تنها زشتی ها وسیاهی های جنگ را میبیند و بازتاب آن است، در صورتی که همین مساله ای را که او میبیند در نگاه هنرمند دفاع مقدس و مخاطبان ایرانی آن چیزی جز خیر و زیبایی نیست چرا که آن مرگ میبیند و این شهادت و...

 از اينرو در بحث دفاع مقدس كه يكي از حساس ترين و مقدس ترين مساله جامعه ما است كه سينما نيز وارد آن شده است به ناچار لزوم دور شدن حديث نفس از آن ديده مي شود و در واقع سينماي دفاع مقدس زماني كه بخواهد روايت گري چيزي غير از انچه كه در دفاع مقدس رخ داده است باشد ديگر سينماي دفاع مقدس نخواهد بود و وارد ژانر سينماي جنگ شده است.

همچنين یک نکته قابل توجه در مورد مساله سینمای جنگ و دفاع مقدس این است که از آنجایی که هرچند سینمای دفاع مقدس در حال حاضر تنها مربوط به جنگ تحمیلی ایران و عراق و فیلمهایی است که در مورد آن ساخته شده اند ولی از آنجایی که تفاوت اصلی این سینما با سینمای جنگ در نوع نگاه فیلمسازان آن است، سینمای جنگ را میتوان حتی در مورد فیلمهایی که در مورد جنگ تحمیلی و دفاع مقدس ساخته شده اند را نیز فیلمهای جنگ خواند و نه دفاع مقدس بعنوان مثال همین نوع نگاه مادی و یا ماورایی فیلمساز است که درفیلم عروسی خوبان (محسن مخملباف) تنها با موجی ها و معلولان و سیاهی هان جنگ روبرو میشویم و در فیلم های روایت فتح (سید مرتضی آوینی) با هجوم انسانها در خیابانهای شهر برای اعزام به جبهه.
 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی رجا

معبر
علي سعادت | 13:18 - 11 آبان 1389برچسب:تفاوت سینمای دفاع مقدس سینمای جنگ ,
+ |
شب چهارم عملیات كربلا 1

 

شب چهارم عملیات

نیروهای خودی، طی شب چهارم عملیات، توانستند وارد روستای فیروزآباد شده، آنرا به تصرف درآوردند.

در حوالی ساعت 7 صبح روز چهارم عملیات (13/4/65)، دشمن توسط تیپ های 95 ، 71، 72 پیاده، تیپ های 4 و 5 گارد جمهوری، پاتك نسبتاً شدیدی را بر روی ارتفاعات قلعه آویزان و به منظور تصرف قله 200 آغاز كرد.

طی این درگیری، نیروهای دشمن در هم كوبیده شدند؛ به طوری كه 3گردان از تیپ 4 و 3 گردان از تیپ 5 گارد و یك گردان از تیپ 95 و بیش از 1 گردان از تیپهای 71 و 72 منهدم شدند و فرمانده تیپ 4 گارد به هلاكت رسید.

روز پنجم، لشكر سیدالشهداء موفق به تصرف كامل ارتفاع 210 شد، و آن مقداری را كه دشمن طی پاتك خود در روز سوم عملیات با تیپ های 5 و 6 گارد تصرف كرده بود، باز پس گرفت.

 

 

معبر
علي سعادت | 23:52 - 10 آبان 1389برچسب:شب چهارم عملیات كربلا 1,
+ |

صفحه قبل 1 ... 61 62 63 64 65 ... 96 صفحه بعد

منوي اصلي
خانه
پروفايل مدير وبلاگ
پست الکترونيک
آرشيو وبلاگ
عناوين مطالب وبلاگ

درباره وبلاگ

به وبلاگ معبر خوش آمديد (تخصصي دفاع مقدس)

نويسندگان

علي سعادت

موضوعات مطالب

دفاع مقدس
رسانه ها،اخبار،مطبوعات
خاطرات
كتاب،شعر،داستان،طنز
شهدای گمنام
خانواده شهدا
عملیات ها
بسیج
مناطق عملیاتی
جانبازان
آزادگان
سرداران،شهدا
فرهنگ دفاع،جبهه
فرهنگ ایثار و شهادت
دل نوشته ای با شهدا
جشنواره ،مسابقات
فضاي مجازي،جنگ نرم و...
سينما ،تئاتر،تلويزيون
راهيان نور

نشانك وبلاگ معبر
معبر - وبلاگ تخصصي دفاع مقدس

كد لوگوي معبر

ساير امکانات

RSS


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 1409
بازدید کل : 150863
تعداد مطالب : 667
تعداد نظرات : 60
تعداد آنلاین : 1

مسابقات وبلاگ نويسي

مسابقه بزرگ وبلاگ نویسی سبک بالان به مناسبت هفته دفاع مقدس

اولین جشنواره «وبلاگ‌نويسی دفاع مقدس» در يزدجشنواره وبلاگ نویسی حماسه نگاران بسیج و انقلاب اسلامیجشنواره وبلاگ نویسی تبیان در حال برگزاری است . ثبت نام کنید