تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دفاع مقدس و آدرس
mabar.LoxBlog.com لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
پس از فتح خرمشهر :: در پایگاه قدس هوایی – نزدیکی های پاسگاه زید – مستقر بودیم . در گردان شهید فتاحی به فرماندهی حسن یار یاب . توی گروهان بهمن کدخدایی فرمانده دسته بودم .
جلوی خط ما عراقی ها در مرحله اول عملیات بیت المقدس ( فتح خرمشهر) تعدادی ماشین مثل ایفا – جیپ و ... بر جای گذاشته و فرار کرده بودند . بهمن کدخدایی – فرمانده گروهان – در کارهای نظامی وارد تر از همه ما بود.
من و یکی دیگر از بچه ها را هر شب بر می داشت می رفتیم از خط می گذشتیم و یکی از این ماشین های عراقی را می آوردیم .
در کنار ماشین های دشمن یک تانک هم مانده بود که برجک نداشت . برجک تانک را برداشته و ورق کشیده بودند و بجای نفر بر استفاده می کردند.
محمد سمیر در مورد شهید ملاحسنی می گوید : ایشون از اقوام هستند و قضیه از این قرار است که....سال ها بود خانواده منتظر بودند 2 ،سال پیش برادران شهید می خواستند مقبره ای را به صورت نمادین برای ایشان برپا کنند.که شهید به خواب برادر میاید و می گوید دست نگه دارید.
بعد از 2 سال شبی خواهر شهید در خواب می بیند که در منطقه پونک سردار جنگل تشییع پیکر شهداست و شهید ملا حسنی هم حضور دارد از او می پرسد شما اینجا چه می کنی؟ شهید می گوید من آمده ام شفاعت کنم...تمام اینها را... سپس می گوید من حتی کسانی که در پیاده رو راه می روند و برای تشییع هم نیامدند هم شفاعت می کنم....
معاون سياسي امنيتي استاندار اصفهان از آغاز فاز نخست دهکده دفاع مقدس در اين استان خبر داد.
محمدمهدي اسماعيلي شامگاه يکشنبه در جمع مديران دستگاههاي دولتي استان اصفهان به طرح احداث دهکده دفاع مقدس در اصفهان اشاره کرد و افزود: فاز نخست احداث دهکده دفاع مقدس در استان اصفهان با مشارکت سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و استانداري اصفهان اجرا خواهد شد تا گامي مهم در ماندگاري دوران هشت سال دفاع مقدس برداشته شود.
وي همچنين با اشاره به اعتبارات اختصاص يافته به منظور بازديد کاروانهاي راهيان نور استان اصفهان از مناطق جنگي و عملياتي جنوب کشور، اظهار داشت: سال گذشته 650 ميليون تومان اعتبار به منظور اختصاص به کاروانهاي راهيان نور اختصاص داده شد که اين ميزان اعتبار در سال جاري با افزايش 100 درصدي رو به رو شده است.
پيكر پاك يك تن از شهداي گمنام دوران دفاع مقدس ظهر امروز بر روي دوش مردم شهيد پرور رشتخوار در روستاي محمدآباد تشييع و به خاك سپرده شد.
پيكر پاك شهيد گرانقدر عباس صارمي با نوحهسرايي و تشريفات خاص نظامي در محمدآباد رشتخوار بر روي دوش بسيجيان و خانواده شهدا و مردم حزب الله محمدآباد تشييع شد.
فرماندار رشتخوار در اين مراسم با اشاره به اينكه شهدا شاگردان مكتب سيدالشهدا(ع) هستند، اظهار داشت: شهيد صارمي لحظهاي از تلاش براي اعتلاي نظام اسلامي و عزت ملت ايران فروگذار نبود.
هاشم جنگي همچنين با تاكيد بر پيروي از ولايت و پاسداشت مقام شهدا افزود: ما هرچه داريم به بركت خون شهدا و حضرت امام و نايب برحقش مقام معظم رهبري است.
وي اظهار داشت: تا دنيا برجاست و تا ايران، ايران است، مديون شهدا و خانواده شهدا هستيم.
در اين مراسم با شكوه علاوه بر اقشار مختلف مردم، جمعي از خانوادههاي شهدا، فرماندار و امام جمعه و تني چند از مسئولان اين شهرستان حضور داشتند.
شهرستان رشتخوار 80 شهيد، 200 آزاده و جانبار و ايثارگر تقديم انقلاب اسلامي كرده است.
غلامرضا بکتاش آميختگي تصاوير زنده جنگ تحميلي با رويدادهاي پس از جنگ را مهمترين وظيفه شعر دفاع مقدس براي کودکان عنوان کرد و گفت: براي توجه کودک و نوجوان به شعر دفاع مقدس بايد از شاهراه عاطفه گذر کرد.
غلامرضا بکتاش شاعر کودک و نوجوان و برگزيده سيزدهمين دوره کتاب سال مقدس ضمن بيان اين مطلب گفت: ظرافت نگاه کودکان مسئله مهمي است که به تبع آن خلاقيت و زيبايي زاده مي شود، به همين دليل و به علت ذهن ساده و در عين حال پيچيده کودکان، سرايش شعر براي اين رده سني خصوصاً در موضوعات حساس و تأثيرگذار مانند جنگ، بسيار مشکل است.
وي افزود: يکي از شاعران برجسته جهان شعري با اين مضمون دارد: "مهمات کم آورده ام، برايم مشتي لبخند پست کن"، اين نوع نگاه به جنگ که مستقيماً عواطف انساني را مخاطب قرار مي دهد و با حساس ترين جنبه هاي روح به گفتگو مي پردازد، يکي از لازمه هاي شعر کودک و نوجوان است.
رئيس سازمان بسيج دانشآموزی و فرهنگيان كشور بر ايفای نقش دانشآموزان برای مقابله با جنگنرم دشمن با حضور در مناطق عملياتی دفاع مقدس تأكيد كرد.
سردار «محمدصالح جوكار» رئيس سازمان بسيج دانشآموزی و فرهنگيان كشور اظهار كرد: امسال با توجه به راهبرد تحول اساسی و بنيادين دروس آمادگی دفاعی قرار شده كه مبنای تدريس اين درس آشنايی دانشآموزان با فرهنگ و ارزشهای دفاع مقدس و تبيين ابعاد مختلف جنگنرم باشد.
وی گفت: در بخش آشنايی دانشآموزان با ارزشهای دفاع مقدس قرار شده كه دانشآموزان پايه دوم متوسطه را امسال به صورت هماهنگ در سطح كشور با همكاری آموزش و پرورش در اردوهای راهيان نور شركت كنند، كه مراحل هماهنگی آن در سال تحصيلی انجام شد، خوشبختانه از 7 آذرماه جاری اردوی راهياننور با ظرفيت 4800 نفر برای هر دوره دو روزه شروع شده است و تاكنون 11 استان اعزام خود را انجام دادهاند.
«كارگاههای آموزشی شعر دفاع مقدس» با حضور شاعران و پژوهشگران اين حوزه پنجشنبه هر هفته در كتابخانه تخصصی بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس برگزار میشود كه آغاز اين دوره از كلاسها از پنجشنبه هفته جاری (دوم دیماه) آغاز میشود. طرح و تدريس مبانی كارگاهها برعهده «مريم آريان»، از فعالان حوزه ادبيات فارسی، است.
در اختتاميه مراسم شعر دفاع مقدس استان البرز تصميم گرفته شد كه به منظور آشنايی شاعران حوزه ادبيات پايداری با شعر دفاع مقدس كارگاهايی در جهت رسيدن به اين آشنايی برگزار شود.
طرح و تدريس مبانی شعر دفاع مقدس، بررسی شعر مقاومت ملل، شعر كودك و نوجوان، بررسی اشعار دفاع مقدس با مضامين عاشورايی و نقد آثار اين حوزه از برنامههای اين كلاسهاست.
نخستين جلسه اين كارگاهها در كتابخانه تخصصی بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز برگزار میشود. همچنين اين كارگاهها مخصوص شاعران دفاع مقدس استان البرز است.
علاقهمندان جهت كسب اطلاعات بيشتر میتوانند با شماره تلفن 4605700-0261تماس بگيرند.
به بهانه دريافت جايزه بهترين بازيگر از جشنواره آسيا پاسيفيک
سيد احمد ميرعلايي تهيه کننده فيلم شب واقعه گفت: بايد زمينه حضور سينماي ارزشمند کشور را در عرصه هاي جهاني فراهم کنيم تا مخاطبان جهاني با فرهنگ ناب ايراني و اسلامي آشنا شوند.
فيلم شب واقعه به تهيه کنندگي احمد ميرعلايي در جشنواره آسيا پاسيفيک به نمايش در آمد و حميد فرخ نژاد جايزه بهترين بازيگر جشنواره را براي اين فيلم کسب کرد.
وي ادامه داد: قهرمانان ايراني چون از فرهنگ ناب، اصيل و ريشه داري برخواسته اند مي توانند منشاء تاثيري فرامتني بر مخاطبان جوياي حقيقت باشند. در واقع، بخشي از سينماي ايران با فطرت مخاطبان جهاني سر و کار دارد و مخاطبان جهاني تشنه معرفتي هستند که از طريق سينماي ايران در جهان متجلي مي شود معرفتي برخواسته از فرهنگ و تمدن ايراني و اسلامي.
سردار حسين سلامي گفت: عاشورا به تعبير مقام معظم رهبري دريايي است كه دفاع مقدس نمي از آن است و دفاع مقدس نازله به روز شدهاي از عاشورا است.
مؤسسه فرهنگي و اطلاعرساني نمايه در راستاي پاسداشت ياد و خاطره دلاورمردان 8 سال دفاع مقدس نرمافزار جامع نمايه گنج جنگ مشتمل بر برجستهترين اطلاعات 8 سال ايثار 3 هزار فرمانده و رزمنده در ايران اسلامي را توليد كرد.
مراسم رونمايي از اين نرمافزار صبح امروز يكشنبه 28 آذرماه با حضور سردار حسين سلامي، جانشين فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، منصور واعظي دبيركل نهاد كتابخانههاي عمومي كشور و كاشاني، مديرعامل مؤسسه نمايه در سالن اجتماعات دبيرخانه شوراي فرهنگ عمومي برگزار شد.
يك امدادگر دفاع مقدس گفت: رازها و رمزهايي در كربلا و واقعه عاشورا براي مردم نهفته بود كه در دوران دفاع مقدس خداوند اين رمزها را براي ما گشود و ما گوشهاي از كربلا را در جبههها ديديم.
صديقه كشندهفر اظهار داشت: تلاشها و مبارزات ياران امام حسين عليهالسلام در تمام ايامي كه با ايشان بودند، شباهت زيادي به تلاش ياران حقيقي امام خميني (ره) در دوران قبل از انقلاب، بعداز انقلاب و دوران دفاع مقدس دارد؛ دفاع مقدس براي ما اينگونه بود كه اگر از كربلا روايتهاي شنيده بوديم در جبههها آن شنيدهها را ميديديم.
اين امدادگر دفاع مقدس بيان داشت: در دوران دفاع مقدس، ما تجسم عيني زينب سلامالله عليها را ميديديم؛ علياكبرها و علياصغرها در طول جنگ پرپر ميشدند و زبان از گفتن حقايق و معنويات آن دوران قاصر است.
(1) چند روزي ميشد كه خط ساكت و آرام بود. ظاهراً عراقيها از اين كه ما عمليات تازهاي انجام نداده بوديم راضي و خوشحال بودند و نميخواستند با كوچكترين شليكي آرامش خط را به هم بزنند. بچههاي گردان ما هم كه بعد از مدتها توانسته بودند استراحت خوبي كنند، به فكر فوتبال بازى كردن افتاده بودند. آن زمان در سايت پنج مستقر بوديم و زمين نسبتاً صافى در محوطهى پشت سنگرهايمان وجود داشت.
موقع ياركشي همه سعي ميكردند «نورالله» را به عنوان يار با خودشان داشته باشند، چون همه از سابقهي ورزشي او با خبر بودند؛ ضمن اين كه اخلاق خوبي هم داشت و برد و باخت در بازي برايش تفاوت چنداني نداشت.
نيم ساعتي گذشت و همه خيس عرق شده بوديم. ناگهان صداي انفجاري، همه را بهت زده كرد. از گوشهي زمين گرد و خاك به هوا بلند شد. پاي يكي از بچهها رفته بود روي يك مين قديمى. همه خشكشان زد. ديگر كسي جرأت قدم برداشتن نداشت. نوراله اولين كسي بود كه خودش را بالاي سر اسماعيل رساند. نوراله سريع روي زخم او را پوشاند و با فرياد همه را به كمك خواست...
-جنگ كه مي شود.يك عده مي روند جنگ،يك عده خط مقدم،يك عده پشت خط و يك عده در پناهگاه.يک عده هم جنگزده مي شوند.پدرم رفت جنگ، پدر بزرگ پيرم پشت خط رفته بود براي كمك رساني و ما جنگ زده ها آواره ي كوه و كمر بوديم.سرپناهمان چادرهايي بود كه زنان خانه علم كرده بودند و مادرم بود و سه بچه ي قد و نيم قد.طوفان در بيابان معناي ديگري دارد.رعد و برق هايش هم ترسناك تر هستند و آن شب باران مي آمد وبوران باد مي وزيد شلاقي.ميخ هايي كه چادر را به زمين وصل كرده بودند يكي، يكي كنده شدند.
چادر به پرواز در آمد.باران خيسمان كرد به چادر ديگر پناه برديم و مادر به دنبال سرپناه بچه هايش در سياهي شب مي دويد زير باران و پدردر زير باران خط اول به دنبال دشمن مي دويد.مادر دلشوره ي پدر را داشت و پدر ته دلش قرص بود كه بانوي خانه اش از پس مشكلات زندگي بر مي آيد و بچه ها را خوب نگه مي دارد.مادر بيست و دو سالش بود.
پیشنهاد راوی "دا": برای راویان دفاع مقدس دورههای آموزشی برگزار شود
سیده زهرا حسینی راوی کتاب "دا" گفت: گاهی از ما سوالاتی می شود که پاسخ آنها را نمیدانیم به همین دلیل به نظرم راویان باید با مسائل روز آشنایی داشته باشند و پیشنهاد میکنم دوره های آموزشی برای راویان دفاع مقدس برگزار شود.
به نقل ازمهر، اولین نشست هم اندیشی بانوان راوی ادبیات پایداری بعد از ظهر یکشنبه (21 آذر) با حضور بانوان نویسنده و راوی عرصه ادبیات دفاع مقدس به اهتمام حوزه هنری مرکز ری در حوزه هنری استان تهران برگزار شد.
در ابتدای برنامه اباذر حبیبان مدیر حوزه هنری مرکز ری دلیل تشکیل این نشست را اهمیت ادبیات حوزه پایداری دانست و گفت: نسبت به هشت سال دفاع مقدس دو نوع رویکرد در جامعه ما وجود دارد. اول این که به دفاع مقدس مانند دیگر جنگ های جهان نگاه شده و اسناد آن به عنوان مدرک تاریخی حفظ شود. اما رویکرد دوم جدا از این نگرش است و فقط اعطای مدال افتخار و تاسیس موزه را کافی نمیداند.
يك زماني، يك جانور عجيب به اسم "صدام" با اسلحههايي كه دشمنان سرزمين و ملت ما به او داده بودند. سرش را انداخت پايين و به مرزهاي ميهن ما حمله كرد كه يالا بايد اين جاها را! به من بدهيد! غافل از اين كه در اين سرزمين پهناور، شيرمرداني بودند كه او را به هيچ هم حساب نميكردند. آنها در سختترين شرايط جنگ به دشمن و اسلحههاي او ميخنديدند. آنها دشمن را سبك ميشمردند و به ريش او ميخنديدند!
شايد باورتان نشود كه رزمندگان ما در سختترين شرايط جنگ با هم شوخي و خنده ميكردند تا هم دشمن را حقير و كوچك بشمارند و هم روحيهي شاد خود را براي نبرد حفظ كنند.
براي اين شماره، چند مورد از طنزهاي جبهه را برايتان انتخاب كردهايم:
فرمانده پرسيدم: «پدربزرگ! ميگويند توى جنگ، فرماندهان بزرگى بودند كه سن خيلى كمى داشتند. شما خاطرهاى از آنها داريد؟»
لبخند زد و گفت: «بله! خيلى هم زياد بودند. آن موقع، نوجوانها خيلى زود بزرگ شدند، مرد ميشدند، فرمانده ميشدند...»
بعد مكثى كرد و گفت: «در جايى از قول يكى از رزمندههاى زمان دفاع مقدس خواندم كه مىگفت: «داخل سنگر فرماندهى كه شدم، يك نوجوان بسيجى را ديدم كه آنجا نشسته بود. گفتم: «پاشو برو بيرون، اينجا الان جلسه است!» لبخندى زد و چيزى نگفت.
يكى از كسانى كه آنجا بود سرش را نزديك گوشم آورد و آهسته گفت: «اين نوجوان، فرمانده گردان تخريب است!»
من هاج و واج به پدر بزرگ نگاه مىكردم.
به نقل از روابط عمومی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، «بهمن درّی»، معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در نشستی با «سيدصادق رضايی»، مديرعامل كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، از حمايت اين معاونت از كتابها و رمانهای كودك و نوجوان با موضوع انقلاب و دفاع مقدس خبر داد.
وی در ادامه با بيان اينكه حمايتهای ما در قالب خريد و تأمين اعتبار برای توليد كتاب و رمانهای مرتبط با دفاع مقدس و انقلاب است، گفت: اين حمايتها با هدف نهادينه شدن فرهنگ انقلاب اسلامی و شفاف كردن انديشه دفاع مشروع به هنگام تجاوز نيروهای دشمنان متجاوز و همچنين برای آگاهی نسل سوم و چهارم انقلاب انجام میشود.
درّی يادآور شد: در صورت معرفی كتابهای برجسته در كودك و نوجوان از سوی كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، آمادگی خريد و حمايت از اين كتابها را اعلام میكنيم.
يادآور میشود، در ادامه اين جلسه، سيدصادق رضايی، مديرعامل كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان، گزارشی از فعاليتها و روند توليد و انتشار كتابهای كودك و نوجوان در كانون پرورش فكری ارائه كرد.
يكي از آزادگان سرافراز دوران دفاعمقدس از عزاداري محرم در اسارت ميگويد.
محسن رفيعي مي گويد:يک ماه از خدمت سربازيام باقي مانده بود که داوطلبانه از گردان امداد شيرگاه مازندران در مرداد ماه 1359 به غرب کشور اعزام شديم. 17شهريور همان سال عراق با هشت لشکر زرهي به نيروهاي پشتيباني ما حمله کرد. 48 ساعت در محاصره نيروهاي عراقي بوديم و آنها پيشروي کردند و سرپل ذهاب، قصرشيرين و سومار را گرفتند و ما به اسارت درآمديم.
ما را به سنگرهاي فرماندهي و بعد به خانقين، اولين شهر مرزي عراق منتقل كردند. تا 31 شهريور که اولين روز رسمي جنگ بود بدون امکانات در اطلاعات عراق بوديم و هر روز از ما بازجويي ميکردند.
هفتاد نفر بودیم. همه از برو بچه های آموزشکده ی فنی کرمان. اتوبوسمان با سرعت جاده ای را که در نهایت به اهوازمان می رساند، طی کرد. در دل احساس ترس می کردم . چراغ ها خاموش بودند و یکی از بچه ها به زمزمه می خواند.
کربلا...کربلا...ما داریم می آییم.
شیشه غبار گرفته را با نوک انگشتان پاک کردم. صدها هزار ستاره. چشمانم را هم گذاشتم. احساس ترس می کردم. این بزرگترین سفری بود که تا آن روز داشتم.
مثل ماهی خُردی که از رودخانه ای کوچک؛ بخواهد به دریایی بزرگ بپیوندد. کم کم چشمانم گرم شد. وقتی بیدار شدم که بچه ها کوله پشتی به پشت در حال پیاده شده شدن بودند.
در میان خاطرات مربوط به جبهه و جنگ، خاطرات تفحص پیکر شهدا همیشه جزء خواندنی ترین ها بوده اند و حال و هوایی خاص دارند. راز این مسئله را باید در خاک هایی جست که روزی میدان عشق بازی بسیجیان خمینی(ره) بود و حال آرامگاه زائران کربلای حسینی.کتاب «مستند تفحص؛ به دنبال شقایق ها» مجموعه خاطرات یکی از بچه های گروه تفحص است.
محمود نجیمی که از نوجوانی پای به جبهه گذاشت و در جبهه مرد شد و راه و رسم مردانگی آموخت، پس از پایان جنگ نیز بارها راهی خاک داغدار جنوب شد تا نشان و نشانه ای از یاران دیروز بیابد و چشم مادرانی را روشن و مرهمی بر دل پدرانی بگذارد.
آلبوم انتهای کتاب از جذابیت های دیدنی این کتاب است.
وقتی از گوشه و کنار خبر شدیم که بازیگر نقش "خاله قزی" در سریال پرطرفدار "خوش نشینها " مادر شهید است، به فکر افتادیم که برای مصاحبه برویم سر وقتش. بچههای حماسه و مقاومت چون سر و کاری با هنرپیشه جماعت ندارند، دسترسی شان هم به آن ها سخت است.
بالاخره تونستیم توسط یکی از دوستان شماره تلفنشان را پیدا کنیم ولی از این جا به بعد ترس داشتیم که این بنده خدا یا جواب درستی به ما ندهد ، یا اصلاً قضیه شهید شدن پسرش درست نباشد. راستش خیلی با عزت و احترام هم برخورد کردند و وقتی فهمیدند کار ما به شهیدشان مربوط است ، بیشتر هم تحویلمان گرفتند.
شب جمعه ، سوم محرم مطابق قرار قبلی به منزل خانم سعیدی ، واقع در یکی از محلات جنوب شهر تهران رفتیم. خانم سعیدی ، همان خاله قزی بود که در فیلم می دیدیم. او اصلاً بازی نمی کرد بلکه خود خودش بود. انرژی خارق العاده این زن 76 ساله انسان را به حیرت می انداخت. باقی آن چه را که ما شاهد بودیم ، شما نیز با خواندن این گفتگو خواهید دانست.