تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
دفاع مقدس و آدرس
mabar.LoxBlog.com لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
اولين جشنواره شعر دفاعمقدس، ويژه شهرستان تهران دي ماه سال جاري برگزار ميشود.
به گزارش موج به نقل از ستاد خبري نوزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس، اين جشنواره پس از برگزاري سه دوره جشنوارههاي استاني شعر دفاع مقدس برگزار ميشود.
نفرات برگزيده جشنواره شعر دفاع مقدس تهران، همچون جشنوارههاي ديگر براي رقابت نهايي به نوزدهمين كنگره سراسري شعر دفاع مقدس كه در استان يزد برگزار ميشود، راه خواهند يافت.
علاقهمندان ميتوانند اشعار خود را در چهار بخش «شعر دفاعمقدس»، «شعر مقاومت ملل»، «شعر دفاعمقدس با مضامين عاشورايي» و «شعر كودك و نوجوان» به دبيرخانه جشنواره ارسال كنند.
علاقمندان ميتوانند آثار خود را حداكثر تا 10 آذر ماه سال جاري به نشاني تهران، خيابان شهيد بهشتي، خيابان سرافراز، کوچه حق پرست، پلاک 18، طبقه 4. معاونت ادبيات و انتشارت بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس (صندوق پستي 1615-15875) ارسال کنند.
بیشتر ما از شهید حسین فهمیده تا این حد میدانیم که در نوجوانی به خود نارنجک بست و زیر تانک رفت، اما نمیدانیم قصه حسین فهمیده دقیقاً چیست. او که بود، چطور به جبهه رفت، زندگیاش قبل از جبهه چطور بود و...
زندگی پرماجرا
8 آبان سالروز شهادت محمدحسین فهمیده و روز نوجوان و بسیج دانشآموزی است.محمدحسین فهمیده اول اردیبهشت 1346 در روستای سراجه قم به دنیا آمد. وی سومین فرزند خانواده در بین 7 خواهر و برادر خود بود. فهمیده تحصیلات خود را در مقطع ابتدایی سال 1352 در دبستان «روحانی» قم که نام قبلی آن مدرسه کریمی بود، شروع کرد و از مهرماه 1356تحصیلاتش را در مدرسه راهنمایی حافظ قم ادامه داد. بعد همراه خانوادهاش به کرج مهاجرت کرد و از مهرماه 1358در مدرسه «خیابانی» مشغول به تحصیل شد.
او خیلی زود مبارزاتش را شروع کرد. زمانی که 10 سال بیشتر نداشت. اعلامیههای امام خمینی(ره) را در سالهای 1356و 1357پخش میکرد. بعد از بازگشت امام به ایران به دیدار ایشان رفت و در زمستان 1357 در تظاهرات انقلاب اسلامی شرکت کرد.
فهمیده 12 ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد. او که عشق انقلاب و امام را در سر داشت، خود را به کردستان رساند، ولی به دلیل سن کمی که داشت، او را برگرداندند و تصمیم گرفتند در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگر از شهرستان کرج خارج نشود. ولی او رضایت نداد و خطاب به آنان گفت که خودتان را زحمت ندهید، اگر امام بگوید به هر کجا که باشد میروم.
هر روز ستاره ای را از این آسمان به پایین می کشند امّا باز این آسمان پر از ستاره است. این بار نیز در پی امر امام، دریایی خروشان از داوطلبین به طرف جبهه های حق علیه باطل روان شد و من قطره ای از این دریایم و نیز می دانید که این اقیانوس بی پایان است و هر بار بر او افزوده می شود. راه شهیدان را ادامه دهید. که آنها نظاره گر شمایند مواظب ستون پنجم باشید که در داخل شما هستند.
بی تفاوتی را از خود دور کنید، در مقابل حرف های منحرف بی تفاوت نباشید.
مردم کوفه نشوید و امام را تنها نگذارید. در راهپیمایی ها بیشتر از پیش شرکت کنید. در دعاهای کمیل شرکت کنید. فرزندانتان را آگاه کنید. و تشویق به فعالیت در راه الله کنید.
و وصیت به پدر و مادرم:
پدر و مادرم! همچنان که تا الآن صبر کرده اید از خدا می خواهم صبر بیشتری به شما عطا کند. فعالیتتان را در راه خدا بیشتر کنید. در عزایم ننشینید، نمی گویم گریه نکنید ولی اگر خواستید گریه کنید به یاد امام حسین (ع) و کربلا و پدر و مادرانی که پنج فرزندشان شهید شده گریه کنید، که اگر گریه های امام حسینی و تاسوعا و عاشورایی نبود، اکنون یادی از اسلام نبود. پشت جبهه را برای منافقین و ضد انقلاب خالی نگذارید، در مراسم عزاداری بیشتر شرکت کنید که این مراسم شما را به یاد شهیدان می اندازد و این یاد شهیدان است که مردم را منقلب می کند.