معبر:وبلاگ تخصصي دفاع مقدس
آخرين مطالب

پیکر شهید برونسی کشف شد

همه دوستان من

برگی از خاطرات یک شهید( روزه بی سحری )

باز دلم هوای شلمچه کرده است

لحظه شهادت دو بسیجی

اتفاقی در یک قدمی اسارت

شهادت از نگاه خبرنگاران جهان

خدا این بچه‌های نیم وجبی را شهید کند

روایتگری ارثیه ی مادر(س) است

چشمان بارانی جوانان در شلمچه

به همه بگو اینجا دهلاویه است!

وقتی مرتضی موجی شد!

آداب زیارت نور

اولین گزارش از سفر به مناطق جنگی(2)

اروند؛ جایی که دیوانه‌ام می‌کند

اولین سفرنامه مناطق جنگی

پندهای رهبر برای روایتگران نور

25 هزار زائر سرزمين‌هاي نور در دزفول اسكان مي‌يابند

آنجا که دلم جاماند...

در جمع زائران سرزمین نور ...

آرشيو مطالب

ارديبهشت 1390
فروردين 1390
اسفند 1389
بهمن 1389
دی 1389
آذر 1389
آبان 1389
مهر 1389

پيوندهاي روزانه

گوگل
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
مستر قلیون
آرشيو پيوندهاي روزانه

پيوندها

استخاره با قرآن کریم
خرید پستی
اس ام اس فلسفی عاشقانه
سمپادی ها
زن کاملا عريان در خيابانهاي اصفهان!!+عکس[7427] »عجب قليوني ميکشه اين دختره واي واي[2814] »اينم لحظه کشف حجاب در تيم ملي ايران +عکس[3555] »اين زن بخاطر بزرگي سينه اش اخراج شد!+عکس[3413] »آيا خواهر نيوشا ضيغمي رو ديديد؟[2823] »افزايش قد بصورت نامرعي و ارزان[349] »تصاوير ناياب دختران مانتو پوش در تهران[2595] »حرکت جالب دو دختر 17ساله خوشگل+عکس[2477] »مدرسه دخترانه يهوديان در تهران (عکس)+1391[4483] »لباس اين خانوم هر روز کوتاه تر مي شود ! / عکس[2621] »عشوه جنجالي شيوا بلوريان+عکس[5314] »تصوير يک خانم بي حجاب از صداوسيماي ايران[4375] »شوهر بي ريخت بهنوش بختياري+عکس[5467] »عکس همسر آرايش کرده قهرمان المپيک ايران[2426] »دختر ايراني موتورسوار با شلوار و لباس تنگ+عکس[2414] »تيم فوتبال دختران پرسپوليس قبل از انقلاب+عکس[1212] »عکس لخت شدن يک خانم در فرودگاه[2742] »عکس صحنه اي که سانسور شد![2206] »تصاوير ناياب دختران مانتو پوش در تهران[1864] »تصاوير خيلي ناجور از شناي مختلط در مازندران[2319] »خانمها اين عکس را نبينند[2033] »تفاوت حمام زنان و مردان / عکس[1433] »دختر هندي خوشگل در ايران غوقا کرد+ عکس زيبا[2637] »حرکت جالب دو دختر 17ساله خوشگل+عکس[1350] »ماجراي زن بهداد سليمي در المپيک لندن روشد+عکس[1855] »عکس سمر بازيگر زيباي عشق ممنوع با يک مرد ايراني[1701] »عکس ليلا بلوکات و خواهراش[605] »دختر جنجالي در مسجدالحرام + عکس[4007] »زايمان يک دختر در حمام+ عکس[4371] »با اين دختر ازدواج کنيد و جايزه بگيريد+عکس دختر[3567] »آدرس فيس بوک و تصوير الناز شاکردوست+عکس[3618] »ببين اين دختر خوشگله رو مي پسندي؟[5053] »ماجراي زن طلاق گرفته+عکس[2600] »زن کاملا عريان در خيابانهاي اصفهان!!+عکس[7427] »عجب قليوني ميکشه اين دختره واي واي[2814] »اينم لحظه کشف حجاب در تيم ملي ايران +عکس[3555] »اين زن بخاطر بزرگي سينه اش اخراج شد!+عکس[3413] »آيا خواهر نيوشا ضيغمي رو ديديد؟[2823] »افزايش قد بصورت نامرعي و ارزان[349] »تصاوير ناياب دختران مانتو پوش در تهران[2595] »حرکت جالب دو دختر 17ساله خوشگل+عکس[2477] »مدرسه دخترانه يهوديان در تهران (عکس)+1391[4483] »لباس اين خانوم هر روز کوتاه تر مي شود ! / عکس[2621] »عشوه جنجالي شيوا بلوريان+عکس[5314] »تصوير يک خانم بي حجاب از صداوسيماي ايران[4375] »شوهر بي ريخت بهنوش بختياري+عکس[5467] »عکس همسر آرايش کرده قهرمان المپيک ايران[2426] »دختر ايراني موتورسوار با شلوار و لباس تنگ+عکس[2414] »تيم فوتبال دختران پرسپوليس قبل از انقلاب+عکس[1212] »عکس لخت شدن يک خانم در فرودگاه[2742] »عکس صحنه اي که سانسور شد![2206] »تصاوير ناياب دختران مانتو پوش در تهران[1864] »تصاوير خيلي ناجور از شناي مختلط در مازندران[2319] »خانمها اين عکس را نبينند[2033] »تفاوت حمام زنان و مردان / عکس[1433] »دختر هندي خوشگل در ايران غوقا کرد+ عکس زيبا[2637] »حرکت جالب دو دختر 17ساله خوشگل+عکس[1350] »ماجراي زن بهداد سليمي در المپيک لندن روشد+عکس[1855] »عکس سمر بازيگر زيباي عشق ممنوع با يک مرد ايراني[1701] »عکس ليلا بلوکات و خواهراش[605عکس هاي دختر بازيگر در فيلم موهن توهين به حضرت محمد(ص آشنايي با نرم افزار هاي چت . ودوستيابي : آشنايي با نرم افزار هاي چت . ودوستيابي
music3nter
انتظارحاضر
زندگی زیباست...
Economic jihad
همت مضاعف پارسیان
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دفاع مقدس و آدرس mabar.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





مترجم وبلاگ معبر

پايگاههای دفاع مقدس

سایت جامع دفاع مقدسامتداددیار رنجپایداریپایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی مفقودین و شهدای گمنامپایگاه تخصصی ادبیات دفاع مقدسپایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادتپایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح‌های شیمیاییچهار دیپلماتلوگوی نشریه پلاک هشت

پايگاههاي جنگ نرم

تیم جنگ نرم ایرانیان

اللهم الرزقنا توفیق الپارتی

اللهم الرزقنا توفیق الپارتی

وقتى آشپز مراعات حال برادران سنگین وزن- هیكل تداركاتى- را مى كرد و غذایشان را یك كم چربتر مى كشید، یا میوه درشت ترى برایشان مى گذاشت، هر كس این صحنه را مى دید، به تنهایى یا دسته جمعى و با صداى بلند و شمرده شمرده شروع مى كردند به گفتن: «اللهم الرزقنا توفیق الپارتى فى الدنیا و الاخره!» یعنى دارید پارتى بازى مى كنید حواستان جمع باشد.

اى كه دستت مى رسد كارى بكن 

گاهى مى شد آه در بساط نداشتیم، حتى قند براى چاى خوردن، شب پنیر، صبح پنیر، و ظهر هم خرما. صداى همه در آمده بود. دیگر حرفى نبود كه نثار شهردار و تداركاتچى نكنند. آنها هم در چنین شرایطى لام تا كام نمى گفتند، كه هوا پس بود. طبع شعر همه كه اندرون از طعام خالى داشتند گل كرده بود، از جمله ما: «اى كه دستت مى رسد كارى بكن.» و شهردار كه در حاضر جوابى چیزى از بقیه كم و كثر نداشت مى گفت: «دستم مى رسد جانم و لیكن نیست كار، چه كنم كف دست كه مو ندارد مو چین بنداز، اگر خودم را مى خورید بار بگذارم.»

معبر
علي سعادت | 16:4 - 10 آبان 1389برچسب:اللهم الرزقنا توفیق الپارتی,
+ |
به عشق حاج حسین خرازی

به عشق حاج حسین خرازی

بسم رب الشهید

این آخرین فرمان بود.

-جمعه هشتم اسفند ماه 1365

-  پلک های حسین خرازی چند لحظه ای بی خوابی شب های قبل را تسکین داده است که پیام یکی از گردان های مستقر در خط مقدم او را از خود بی خود می کند.

- به ما غذا نرسیده است.

چند دقیقه بعد مشخص می شود که در یک ساعت گذشته دو ماشین غذا رفته است و هر دو در مسیر رسیدن به خط منهدم شده اند و ماشین سوم  در راه است.

حسین از سنگر خارج می شود ، آتش سنگین است .

- حاجی شما در سنگر بمانید . ما راننده را می آوریم تا توجیه بشه.

اما او نگران ماشین سوم است و حاضر به رفتن داخل سنگر نیست . بالاخره راننده که پیرمرد با صفایی است از راه می رسد . حاجی او را در آغوش می کشد و یکدیگر را می بوسند .

- مسیر پر از آتیشه ، اگه نمی تونی و می ترسی خودم راننده بشم.

- حاج آقا می برم . خیال شما راحت باشه.

ناگهان انفجاری زمین و زمان را به آتش می کشد و حسین خرازی .....!

 

***    مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای می فرمایند : 

"شهید خرازی به رفقایش گفته بود من اهمیت نمی دهم درباره ماها چه می گویند . من می خواهم دل ولایت را راضی کنم."

علمدار سپاه عشق را نازم که با همت

کند بی دست در میدان مردی، رایت افرازی

بنازم پاسداری را که با نور ابالفضلی

                          کند ایثار ، دست و جان وسر ، مانند " خرازی "

معبر
علي سعادت | 15:58 - 10 آبان 1389برچسب:حاج حسین خرازی,
+ |
شهید باکری به روایت همسرش

سرکار خانم «صفیه مدرسی» همسر شهید روایتی خواندنی از ویژگی های اخلاقی و سیره آن شهید ، سوابق فرمانده نام آور لشگر عاشورا با بزرگانی چون حضرت آیت الله خامنه ای و شهید آیت الله مدنی و نیز تقید او به اطاعت از ولایت و ولایتمداری ارائه كرد که متن کامل آن از نظر خوانندگان می گذرد.

بسمه تعالی
با سلام و درود و عرض ارادت به محضر امام عصر (عج) و با درود بر روح امام راحل (ره) و ارواح پاک و طیبه شهدای اسلام
محفل، محفل شهدا و یاد سربازان و یاران اباعبدالله است و سخن گفتن از آنان کاری بس مشکل و با گواه بر اینکه هیچ واژه و قلمی و زبانی توان طرح عظمت روح بلند ایثار و عظمت آنان را ندارد، بجا دیدم چند ویژگی که در مجال این برنامه است برای عزیزان بازگو کنم باشد که با پندگیری از آنان یاد و خاطره عزیزان سفر کرده را گرامی بداریم.
من آقا مهدی را در اولین ملاقات فردی متواضع و آرام و فردی با ایمان و اراده محکم و راسخ که با آگاهی پا در میدانی گذاشته که جز با نثار جانش و رسیدن به قله‌های کمال هدف دیگری ندارد،دیدم. چهره معصوم و صحبت‌های دلنشین او مرا مجذوب خود کرد. فردی ساده زیست و وارسته از تمامی وابستگی‌های دنیا، مدیری که در سمت شهردار ارومیه بی‌نام و نشان جار‌و برمی‌داشت و مثل کارگر کوچه و خیابان‌ها را جارو می‌کرد. سر سفره آنها می‌نشست با آنها غذا می‌خورد،‌لباسش، زندگی‌اش همرنگ آنها بود. درد و رنج آنها را از نزدیک لمس می‌کرد و برای رفع مشکلات آنها شبانه‌روز خواب نداشت. با مستضعف‌ترین اهل فامیل رفت و آمد می‌کرد و به دستور و سفارش امام برای مقابله با دشمن و جنگ تحمیلی و حضور در جبهه‌ها آرام و قرار نداشت و به راحتی صندلی شهرداری را رها کرد و راهی جبهه شد و هیچ‌گاه برای به دست آوردن صندلی ریاست دروغ نگفت و تهمت نزد و تا آخر در کنار مردم و با مردم و بسیجیان ماند.
فردی خداترس و مقید در حفظ بیت‌المال که حتی حاضر نبود سهم نانش را به خانه بیاورد، در کوره‌های حوادث و فراز و نشیب زندگی فردی صبور و آرام بود. وابسته به هیچ گروه و حزبی نبود، بر خلاف خیلی از روشنفکران که یا روحانیت را قبول نداشتند یا ارتباط نداشتند، احترام خاصی به علما و روحانیت می‌گذاشت و مدام برای رهنمود گرفتن با آنها در ارتباط بود.
بعد از یکی از عملیات‌ها برای دیدار خانواده به ارومیه رفتیم، ایشان که مقید به نماز اول وقت و نمازجماعت بودند با پدرم به مسجد رفتند، بعد از برگشتن گفتم مهدی تجدید وضو کن و نمازت را دوباره بخوان، نمازت اشکال دارد. با لحن خاصی گفت چرا؟ گفتم این آقا اوایل انقلاب در راهپیمایی شرکت نمی‌کرد. جلوی من ایستاد، گفت خانم این تفکر تو اشکال دارد ما تحصیلکرده‌های دانشگاهی‌ تا دیروز ابتدایی‌ترین مسأله شرعی خود را بلد نبودیم، آن وقت اینها از 13 سالگی در حوزه، علوم دینی می‌خواندند. من از گفتن حرفم پشیمان و شرمنده شدم.
یتیم‌نوازی و دست‌ نوازشگر و پدرانه او بر سر بچه‌های پرورشگاه ارومیه حاکی از دل مهربان و رئوف او بود. خشم و نفرتش نسبت به دشمنان که مصداق بارز آیه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم بود. کارهایش بی‌ریا و بی‌نام و بی‌ادعا بود تا جایی که یکبار هم کلمه «من» از او نشنیدم. همسری مهربان و شوخ طبخ بوداما دور از خانه که به خاطر اسلام و انقلاب و تلاش‌ها و فداکاری‌های شبانه‌روزی‌اش حسرت چند روز متوالی بر سر یک سفره نشستن با خانواده را به دل گذاشت. نمازها و اشک‌های نیمه‌شبش با تنی خسته مرا شرمنده می‌کرد. سخنان، رفتار، حرکات و منش او آرامش‌بخش دل بسیجیان بود.
عمویی مهربان که بچه‌های برادر را پدری می‌کرد. کتاب خاطرات را ورق می‌زنیم؛ برگی دیگر از زندگی او و یک ویژگی برجسته و ممتاز که او را از سایر دوستان متمایز می‌کند و تمامی ویژگی‌‌های دیگر او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد بازگو می‌کنم.
یک نوع اعتقاد، یک نوع نگرش و تفکری که تمامی جهت‌گیری‌های او به آن ختم می‌شد و تا لحظه شهادت هیچ عامل و حرکت و نیرویی نتوانست- چه در دانشگاه و چه در حوادث اوایل انقلاب- حتی یک روز و یک لحظه هم او را از این اعتقاد منحرف یا به شک بیندازد و همراه خود ببرد. اعتقاد به ولایت فقیه جزو اصول و مبانی اعتقادی او بود و فرامین آن را یک امر تعبدی و واجب‌الاجرا می‌دانست. او این تفکر و اعتقاد را اول لطف خدا و بعد مدیون و مرهون ارتباطی می‌دانست که از قبل از انقلاب با علمای بزرگ و مبارزی از جمله شهیدمدنی و آیت‌الله خامنه‌ای که نهضت را هدایت و جوانان را ارشاد می‌کردند، داشت و کسی در چارچوب دوستی او مشروعیت داشت که ولایتمدار باشد.
اصلاً چرا من بگویم، از زبان خودش بشنویم.
سرم را بی‌اختیار چرخاندم و به عکسش خیره شدم. هر بار این عکسش را می‌بینم دلم به درد می‌آید. جوانی با بدن نحیف و لاغر و تنی خسته و سر و صورتی پر از خاک، چشمانی پرخون حاکی از بی‌خوابی چند شبانه‌روز که از فرط خستگی به یک پیرمرد شبیه شده بود. به شوخی گفتم: مهدی شما خسته شدید، مدتی هم آنهایی که نیامدند بیایند جبهه.
گفتی: امام فرموده حضور در جبهه از اهم واجبات است. گفتنی: نیروی رسمی وزارت نیرو هستم. نامه آمده تکلیفم را روشن کنم.
گفتم: برو وزارت نیرو.
گفتی: امام و بسیجیان را تنها نمی‌گذارم.
گفتم: مهدی با فلانی چرا سنگین برخورد می‌کنی، تحویل نمی‌گیری؟
گفتی: امام را و ولایت را قبول ندارد.
قرارگاه به شهید احمد کاظمی متوسل می‌شود تا واسطه شود و مهدی از منطقه برگردد. مهدی با دلی آرام و مطمئن به احمد می‌گوید: اینجا حال و هوای دیگری دارد اگر تو بیایی همیشه با هم خواهیم بود. من بسیجیان را تنها نمی‌گذارم، من به سفارش امام اینجا می‌مانم.
آری ای عزیزان، اخلاص و صداقت در عمل و عشق به امام موتور وجودش بود و این عشق و علاقه قطب نمای زندگی او و اطاعت از فرامین او را یک امر تعبدی و در تمامی مراحل و محورهای زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی خود لازم الاجرا می‌دانست و معتقد بود و سخنان او را خوب گوش می‌کرد. می‌نوشت روی دیوار می‌زد و نصب العین خود قرار می‌داد.
برادران و خواهران عزیز، این پیام شهدای ما، ملت ما و خانواده‌ شهدای ماست. تنها راه سعادت و خوشبختی و عزت، اسلام است و ولایت است و وحدت و خون سرخ شهدا و عینیت بخشیدن به این واژه‌ها و حمایت از اسلام و انقلاب و نظام و ولایت رمز پیروزی‌ماست و حفظ وحدت رمز عزت و اقتدار و سربلندی و ماندگاری اسلام و مسلمین و کشور عزیزمان.
ای خدای مهربان، بر شهیدان ما رحمت فرست،
انقلاب را از شر اشرار و مکرمکاران و توطئه‌چینان و استکبار جهانی محفوظ بدار،
به خدمتگزاران صدیق انقلاب توفیق عطا بفرما،
و رهبر معظم انقلاب را از همه بلیات مصون و محفوظ بگردان.
ای خدای مهربان، در مقابل فتنه‌ها و بلیات زندگی سرافرازی و سربلندی و توفیق عمل به وصیت شهدا و امام را به همه ما عطا بفرما.
والسلام علیکم و رحمه‌‌الله

معبر
علي سعادت | 15:50 - 10 آبان 1389برچسب:شهید باکری روایت همسرش,
+ |
سفرنامه عشق

سفرنامه عشق 

فکه؛...آسمانی روی زمین...انگار قطعه ای از بهشت را کنده اند و صله داده اند زمین...


فکه؛...شن زار عطش آفرین سال های جنگ و دشت سرسبز سال های پس از جنگ


فکه؛...چقدر زمینت به آسمان خدا نزدیک است،گوئی قدم گذاشتن در آغوشت مرادف است با پشت
سر گذاشتن دنیایی سرشار از نداشتن ها،دویدن ها و نرسیدن ها...


دوستم حسی داشت که بی قرارش می کرد،گوئی می دید مردان بی ادعایت را،تپه به تپه،دشت به
دشت،زیر درختان سایه گستر صحرا....
فکه؛...آسمان مدیون توست...

شلمچه


اروند رود؛...رودی که انگار ماتم زده ی حادثه ایست...انگار شرمسار است از مردان مردی که برد و هرگز

نیاورد...انگار جاریست با مروارید شور چشمانش...انگار در دل بی قرارش داستان هاست...


اروند رود؛...آرام گرفته ای سال هاست!؟یافتی آخر آرام جانت را و چه خوب امانت داری می کنی!

در دلت چه داستان هاست؟!چه پنهان کرده ای در خویش که دیگر نمی خروشی؟!اروند چه می کنی با ساحل سرزمینی که گرفته اند مردان سرزمینم را...



پادگان دو کوهه؛...روز اول که قدم گذاشتم بر سینه محوطه صبحگاهت نفهمیدم پاهای خسته ام را در جای پای که گذاشتم؟!ابراهیم همت؟!حاج احمد متوسلیان؟!حسین خرازی ؟!یا کدامیک یک از ستارگان گمنام آسمان جنگ؟!...


دو کوهه؛روز آخر که آمدم دیگر پاهایم رمق نداشت قدم گذارم در صبحگاهت...

سحرگاهان که طنین الله اکبر آسمانی کرد آسمانت را و می پیچید نوایش در کوچه پس کوچه های خاطره هایت،گوئی دستم را گرفتی و چه صلاتی بود صلاﺓ صبح آن روز...دوکوهه چه داستان ها داری،غبطه می خورم تو را...چه کسانی را دیدی؟!با چه مردانی هم نشین بودی؟!سینه ی خاکی ات قدمگاه چه قدسیانی بود؟!


دو کوهه....کاش جای تو بودم...کاش!



شلمچه؛...سال ها شنیده بودم...از غربتت،از خاک های خونینت،از سیم خاردارهای چنگ زده به جان

مردانت،از خورشیدی هائی که به پای خورشید های سرزمینم بند می زد و می درخشاند جانشان را...


شلمچه؛...چه سری ست در غروب هایت؟!این چه هوائی ست که به سرم می زند؟!

این چه نسیمی ست که می پیچد در سینه ام؟!این چه فریادی ست که می کوبد در قفس حنجره ام؟!


شلمچه؛...چقدر نزدیکی به سرزمینی که دلتنگ دیدارش هستم...این عطر چیست که می رسد از
دشت ...چه قرابتی داری با مولای غریبم...پشت سیم خاردار ها،از دشت گل های مین که می گذری

فاصله ای نیست تا سرزمین حسین(ع)!و چه سوخت سینه ام آن هنگام که سلام بی قرارم را روانه آستانش کردم...شلمچه چه ها دیده ای و چه صبری داری که این چنین خاموشی...

کجایند مردان بی ادعا؟؟!!


طلائیه؛...چگونه توصیفت کنم آن گاه که نامت بهترین معرف توست...طلائیه می بوسم خاکت را...

چه ها دیدی آن روزها!!چه شد همتت؟!کجایند باکری هایت؟!طلائیه عشق را چگونه هجی کردی وقتی آموزگارانت اینان بودند؟!


کجایند مردانی که سکوی پروازشان شدی؟!می ترسم طلائیه...می ترسم قدم گذارم بر خاکت...

می ترسم قدم های تاریکم را بر یکی از هزاران چشم روشن خفته در دلت بگذارم...

می لرزد پاهایم...چگونه عبور کنم از سه راهی شهادت مردان مردت؟!چه سعادتی داشتی که در آغوش می گرفتی این مردان بی تاب سفر را...


داستان سه راهی شهادتت آتش می زند وجود هر آدمی را.می گویند آنقدر در آغوشت شهید می افتاده
 که دیگر فرصت عقب کشیدن آن ها نبوده است.رزمندگان به ناچار از روی اجساد مطهر آنان عبور می کرده اند...بی خود نیست که شدی سه راهی شهادت!


یکی از افرادی که از گروه تفحص بودند و همراه ما آمده بود،می گفت مادری بود که بسیار بی تابی
 می کرد.خود را رسانده بود به طلائیه...گریه می کرد و می گفت آمده ام پسرم را ببرم...افراد گروه هر چه تلاش کردند آن مادر را از منطقه خطر دور کنند،نمی توانستند.بعد از چند روز فرزند او پیدا شد.

خودش او را کفن کرد و در آغوش کشید و به تهران آورد و در بهشت زهرا(س) به خاک سپرد.

بعد از چند روز که همه انتظار دیدن خوشحالی و آرام شدن مادر شهید را داشتند،بی تابی او را

دیدند.سوال شد.گفت:خواب پسرم را دیدم.گریه می کرد و گلایه می نمود که چرا از طلائیه بیرونم آوردی؟!

آنجا هر شب خانمی می آمد قد خمیده کنار شهدا...مادر چرا از طلائیه بیرونم آوردی؟!!!

 

 

واقعا طلائیه چه طلائیه...



و هویزه؛...بهشتی در میان صحرا....نمی دانم چه قرابتی است میان تو و قدمگاه امام رضا(ع) که تا قدم

 در تو گذاشتم هوای آن جا به سرم زد...چقدر آسمانی است آستان تو...چقدر تفاوت کرده ای تا امروز!

می گویند آن روزها در همان دوران شهادت سید محمد حسین علم الهدی آن جا همه خاک بود،دشت!

بر سر قبر هر کدام از شهدا پوتینی بود،قمقمه ای بود تا قبرها معلوم باشد اما امروز ...کجاست

علم الهدی و رفقایش تا ببینند امروز اینجا بهشت است.هویزه است با درختان سر به فلک کشیده اش،لحظه به لحظه،گام به گام،مکان به مکان می دیدم علم الهدی را گوئی...

 

و امروز تنها پرده کوچکی از هزاران پرده حکایت تلخ و شیرین دفاع مقدس برایم

 کنار رفت...چقدر احساس دین می کنم،چقدر خاک این سرزمین برایم عزیز است و چقدر ما

در حق خودمان،دینمان،سرزمینمان و شهدا اجحاف کرده ایم!!!

شهدا شرمنده ایم...

معبر
علي سعادت | 15:35 - 10 آبان 1389برچسب:سفر نامه فکه طلائیه اروند هویزه,
+ |
پیام وزیر آموزش و پرورش به دومین یادواره ی شهدای فرهنگی استان کرمان

دکتر حمیدرضا حاجی بابایی وزیر محترم آموزش و پرورش دولت دهم، به مناسبت برگزاری دومین یادواره ی شهدای فرهنگی استان کرمان، پیامی صادركرد.
 
 
 به گزارش مركز اطلاع رساني و روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش ، متن پیام دكتر حاجي بابايي بدین شرح است
 
 «بسـم رب الشـهداء و الصـديقـين»
 
 ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل اللـه امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون (آل عمران 169)
 
 با سلام و درود به روح پرفتوح شهيدان والامقام اسلام و انقلاب اسلامي که سر ارادت بر آستان حضرت ربوبيت ساييدند و در بزم وصال، با شور و شوق و شعور شهد نوشين شهادت را چشيدند و با "نفسی مطمئنه" به مقام " راضية مرضیه " حق تعالي رسیدند. به ويژه شهداي عزيز فرهنگي فرهيخته که معرفت همراه با بصيرت و عمل به هنگام را براي تاريخ ايران اسلامي، آموزه هاي درس شجاعت، ايثار، مقاومت و جهاد را جهت تبلور و تحقق عزت، اقتدار و هويت در عرصه ي حيات بشري در جهان عالمانه، عاقلانه، عاملانه و جاودانه به يادگار گذاشتند.
 
 شهدا مفسرين حقيقي آيه هاي الهي در سنگرهاي علمي، معرفتي، جهاد و معنويت و تبلور عيني از آيه ي «و يوثرون علي انفسهم و لو کان بهم خصاصه» بوده اند تا پرچم توحيد وعدالت را از صراط مستقيم نبوت، امامت و ولايت تا فراز کعبه به دست صاحب اصلي اش حضرت مهدي موعود موجود(عج) بسپارند.
 
 رسالت ما در اين برهه از زمان پيروي از ولايت فقيه که بدون شک يکي از فرازهاي مهم و مؤکد وصيت نامه ي شهدا بوده است، ايران اسلامي با گذر از فراز و نشيب هاي متعدد و با درايت، فرزانگي و راهبري مقام معظم رهبري، هدايت کشتي انقلاب اسلامي اين يادگار جاودانه معمار کبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره) را در جهان پرتلاطم و امواج سهمگين و گسترده ي تهاجم فرهنگي و ايجاد فضاهاي غبارآلود فتنه و نفاق به ساحل نجات بشريت و عدالت محوري به پيش مي برد. که تمسک به ولايت حلقه ي ارتباط و صراط مستقيم وصول به ربوبيت از نبوت تا مهدويت است.
 
 ما به مصداق فرمايشات مقام معظم رهبري که فرمودند :« نام شهيدان سرافراز را زنده کنيد، آن کساني که عزيزترين و گرانقيمت ترين سرمايه خود را ايثار کردند»، جامه عمل بپوشانيم با ارج نهادن به مقام شامخ شهدای فرهنگی استان پهناورکرمان که شهيدان ارزشمندی از جمله شهيد باهنر ، شهيد ايرانمنش و 218 شهيد فرهنگی را تقديم انقلاب و ميهن عزيز اسلامی نموده است، صبر و استقامت خانواده معظم شهدای گرانقدر فرهنگی را ارج مي نهيم و بر تربت پاک شهيدانشان بوسه می زنيم که عزت و سرافرازی ايران عزيز در گرو پاسداری از خون اين معلمان مدرسه ی عشق و آزادگی است .
 
 در پايان با تقدير و تشکر از برگزارکنندگان دومين يادواره ي شهداي فرهنگي آن استان و با اهداي صميمانه ترين درود و تحيت به خانواده ي معظم شهدا و فرزندان شهدا، به ويژه فرزندان فرهنگي آنان، از خداوند سبحان مسئلت می نمايم روح آن سدره نشينان رضوان الهی را از ما راضی و خشنود و ما را
 
 در ظل توجهات حضرت ولی عصر(عج) جزء رهپويان آن راست قامـتان هميشه ي تاريخ قرار دهد.
 
 حميدرضا حاجی بابايي
 
 وزیر آموزش و پرورش
 

معبر
علي سعادت | 15:26 - 10 آبان 1389برچسب:پیام وزیر شهدای فرهنگی کرمان,
+ |
همايش بزرگداشت سپيده کاشاني در اصفهان برگزار مي شود

 

به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان همايش بزرگداشت سپيده کاشاني برگزار مي شود.

به گزارش روابط عمومي اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان همايش بزرگداشت سپيده کاشاني به منظور تجليل از شخصيت بانو سپيده کاشاني) سخن سراي نامدار معاصر ،از قافله سالاران شهر حماسه و پايداري که با خلق آثار ادبي فراوان نقش مهمي در ترويج فرهنگ ايثار و شهادت داشته است برگزار مي شود. اين همايش داراي دو بخش شعر و پژوهش هاي ادبي مي باشد و پژوهشگران،شاعران،فرهيختگان و فرهنگ دوستان مي توانند در اين دو بخش خود را ارسال نمايند.

آخرين مهلت ارسال آثار تا پايان وقت اداري 30 آذرماه مي باشد ودبيرخانه همايش واقع در اصفهان خيابان آبشار دوم ،بعد از پل غدير اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامي ،دبيرخانه آثار و مفاخر فرهنگي استان اصفهان مي باشد.

همايش بزرگداشت سپيده کاشاني به همت استانداري اصفهان ،ستاد هماهنگي و نظارت بر کانون هاي فرهنگي هنري مساجد کشور ،انجمن آثار و مفاخر فرهنگي کشور،اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان ،فرمانداري ويژه کاشان و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي کاشان برگزار مي شود.

معبر
علي سعادت | 15:25 - 10 آبان 1389برچسب:همايش سپيده کاشاني اصفهان,
+ |
يادواره شهيدان «فهميده و محمدی» در شلمچه برگزار شد

در حماسه حضور دانش‌آموزان بسيجی خوزستان در شلمچه، از مقام شامخ «حسين فهميده و بهنام محمدی» تجليل شد.

به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) در خرمشهر، مراسم روز بسيج دانش‌آموزی با حماسه حضور دانش‌آموزان بسيجی استان خوزستان در مشهد شهدای شلمچه و در كنار مزار شهدای گمنام عمليات پيروزمند كربلای پنج برگزار شد.

 

دانش‌آموزان بسيجی استان خوزستان ضمن بزرگداشت ياد و خاطره 36 هزار شهيد دانش‌آموز حماسه دفاع مقدس از حماسه سربلندی شهيدان «محمدحسين فهميده و بهنام محمدی» در 45 وز مقاومت خونين‌شهر تجليل به عمل آمد و دانش‌آموزان با اقامه نماز با آرمان‌های شهدای دفاع مقدس به ويژه نوجوانان و دانش‌آموزان شهيد تجديدپيمان كردند.


اين حماسه حضور در مقابل مسجد جامع خرمشهر كانون مدافعان اين شهر نيز برگزار شد و دانش‌آموزان بسيجی از نزديك با حماسه خونين‌شهر آشنا شدند.

 

همچنين كاروان راهيان نور دانشجويان پسر دانشگاه‌های ساری با حضور در مناطق عملياتی هشت سال دفاع مقدس استان خوزستان با آرمان‌های شهيدان حماسه دفاع مقدس تجديد پيمان كردند.

 

يادآور می‌شود، گروهی از دانشجويان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد آبادان و يك كاروان مردمی از شهرستان ماهشهر نيز با حضور در يادمان شهدای شلمچه مزار شهيدان گمنام دشت خونين‌شهر شلمچه را عطرافشانی كردند.


معبر
علي سعادت | 15:18 - 10 آبان 1389برچسب:يادواره «فهميده و محمدی» شلمچه,
+ |

صفحه قبل 1 ... 68 69 70 71 72 ... 96 صفحه بعد

منوي اصلي
خانه
پروفايل مدير وبلاگ
پست الکترونيک
آرشيو وبلاگ
عناوين مطالب وبلاگ

درباره وبلاگ

به وبلاگ معبر خوش آمديد (تخصصي دفاع مقدس)

نويسندگان

علي سعادت

موضوعات مطالب

دفاع مقدس
رسانه ها،اخبار،مطبوعات
خاطرات
كتاب،شعر،داستان،طنز
شهدای گمنام
خانواده شهدا
عملیات ها
بسیج
مناطق عملیاتی
جانبازان
آزادگان
سرداران،شهدا
فرهنگ دفاع،جبهه
فرهنگ ایثار و شهادت
دل نوشته ای با شهدا
جشنواره ،مسابقات
فضاي مجازي،جنگ نرم و...
سينما ،تئاتر،تلويزيون
راهيان نور

نشانك وبلاگ معبر
معبر - وبلاگ تخصصي دفاع مقدس

كد لوگوي معبر

ساير امکانات

RSS


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 273
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 381
بازدید کل : 149835
تعداد مطالب : 667
تعداد نظرات : 60
تعداد آنلاین : 1

مسابقات وبلاگ نويسي

مسابقه بزرگ وبلاگ نویسی سبک بالان به مناسبت هفته دفاع مقدس

اولین جشنواره «وبلاگ‌نويسی دفاع مقدس» در يزدجشنواره وبلاگ نویسی حماسه نگاران بسیج و انقلاب اسلامیجشنواره وبلاگ نویسی تبیان در حال برگزاری است . ثبت نام کنید